عروس برتر

۲۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عروس برتر» ثبت شده است

چگونه روان زنانه خود را حفظ کنید؟

در چهار دسته به طور مجزا، برخی موارد مهم در ایفای زنانگی را برای شما عزیزان یادآور میشویم:

روان زنانه آفرودیت مثبت:

سعی کنید شادمانی را به زندگی خود راه دهید.
از اندام، پوست و صورت خود مراقبت کنید و افتخار کنید.
طناز، بی نیاز، لوند و مهربان باشید.
به دنبال پول نباشید و خود را فرسوده نکنید.
گفت وگو با دوستان و بستگان
گل، کتاب، ورزش، شعر، موسیقی، رقص، ناز، نقاشی، هنر، کفش پاشنه بلند، لباسهای ظریف، صدای آرام و خوش، کیمیاگری از ویژگیها و علایق ایزدبانوی عشق است.

روان زنانه آفرودیت منفی:

بی تعهدی، بیرحمی، خودپسندی، توهم زیبایی و لوندی، نگاه صرفا جنسی و شهوتگرایانه، سطحی نگری، سلطه جویی، حسادت

روان زنانه آمازون مثبت:

مطرح کردن مشکلات و مسائل روزانه با همسر به شکلی غیر هدفمند؛ بی آن که انتظار حل آن را داشته باشد.
دفاع از حریم خصوصی زناشویی
عدم اجازه دخالت دیگران
شاغل بودن و کمک به امور مالی
حریم خود را مشخص کنید. اگر همسرتان به شما توهین میکند یا کنایه میزند، به او بگویید که انتظار دارید به گونه‌ای با شما رفتار کند که با افراد مهم زندگی اش برخورد میکند.

روان زنانه آمازون منفی:

استفاده از دکمه‌های قرمز رابطه برای باج گیری، انتقام، تنبیه، سرزنش، حالگیری و … شما را وارد بازی قدرت میکند و بازی قدرت جایی شروع میشود که صمیمیت و در نتیجه شادی تمام میشود.
قدرت نمایی در مقابل همسر خود در امور مختلف
رقابت با همسر
حرفهای رکیک و مردانه
پوشش مردانه، موی کوتاه، توجه بیش از حد به کار و پول

مادونای مثبت:

داشتن برنامه های منظم نیایش، مراقبه، یوگا، ورزش  نوشتن وقایع روزانه و یا رسیدگی به گل و گیاه باغچه.
دریافت کمک از دیگران
شنونده بودن و پذیرا بودن
داشتن عکس همسر و فرزندان و بستگان با خود در محل کار
استفاده و تزیین محیط کار با گل و گیاه
محبت به دوستان و بستگان
قدردانی شفاهی و کتبی (پیامک یا ایمیل و …)
گردش در شهر محل زندگی، استفاده از مرخصی، بازدید از نقاط دیگر.
تماس با روان درمانگرها و معلمان معنوی
وفاداری
زنی که با مادونای خود در ارتباط است به دنبال نقاط قوت می‌گردد و از نقاط ضعف به راحتی چشم پوشی می‌کند.

روان زنانه مادونای منفی:

کسل کننده و خشک به نظر میرسد
راهبه شدن و دوری از دنیا
سردی جنسی

روان زنانه دیمیتر تایپ مثبت (اسطوره مادری)؛

قدردانی و توجه به کارهایی که همسرتان انجام میدهد
تشویق و تایید
دلگرمی و حمایت و پرستاری

روان زنانه دیمیتر تایپ منفی:

زنانی که مدام همسرشان را برای برآورده کردن نیازهایش چک میکنند
با او مثل پسربچه های بی دست و پا رفتار میکنند
راهکار میدهند
سرزنش میکنند
توجه و تایید بیش از حد نشان داده و وی را وابسته میکنند
مردها همدردی کردن را دوست ندارند. آنها دوست ندارند ضعیف دید شوند. مردها دوست دارند راهکار ارایه دهند اما راهکارهای دیگران را به سختی قبول میکنند. واکنشهای مضطربانه و دلواپسانه شما بار روحی آنها را سنگینتر میکند و ناخواسته در مقابل همدردی و راهکاردهی شما واکنش‌های مردانه‌ای از قبیل:
* تو نمی‌فهمی من چه می‌گویم!
* اصلا چرا برای تو این‌ها را گفتم!؟
* اگر خوابیده بودم بهتر بود تا این‌ها را برایت بگویم و فایده‌ای نداشته باشد.
* میشه انقدر وسط حرف من نپری!؟
این جملات و هر جمله دیگری که در پاسخ به همدردی شما گفته شود، قطعاً خوشایند روحیه زنانه نخواهد بود. پس بیاموزید که گهگاه، سکوت اختیار کنید و وجه معنابخش و شنوندگی خود را تقویت کنید.

توصیه های نهایی :
زن زندگی باشید و اعتماد همسرتان را جلب کنید تا همسرتان حسش را به شما بگوید. (مادونا تایپ)
مرد‌ها نه دوست دارند خیلی‌ خیلی رمانتیک و احساساتی باشند و نه این ‌که احساسات‌شان را کاملا پنهان و سرکوب کنند.
یک مرد برای این‌که از احساساتش حرف بزند، باید در مقابل همسرش احساس امنیت کند.
او باید بداند احساساتش برای شما ملموس و قابل‌پذیرش است و بدون این‌که در موردش قضاوت کنید آن‌ها را می‌شنوید.
در بسیاری مواقع مرد‌ها فکر می‌کنند، با همسرشان زبان مشترکی ندارند و حرف زدن از احساسات‌ شان به قیمت یک سوء تفاهم بزرگ تمام می‌شود.
به‌همین دلیل آن‌ها تا نشانه‌های درست نبودن این موضوع را در شما و زندگی‌شان نبینند، از آنچه درون‌شان می‌گذرد حرف نمی‌زنند.
علاقه نشان دادن به هیجانات و علایق وی
همه جا و در هر بحثی نیاز نیست خود را مطرح کنید؛ اجازه دهید او احساس دانایی داشته باشد. به او بگویید که از داشتن وی خوشحال و خرسندید.
زندگی مشترک باغ آماده و پر میوه نیست، بلکه زمین بکری است که باید با همدلی و همت، آباد شود و به ثمر بنشیند!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۶ ، ۱۳:۵۷
سحر روزبهانی

موسیقی کودک و درک آن

کارل یاسپرس، فیلسوف بزرگ میگوید: “کسی که موسیقی را ادراک کند با کمک آن به رموز اخلاق پی میبرد.”
حقیقت این است که ما همواره در پی پیچیدگی و پیچیده‌تر شدن هستیم و هرآنچه که دشوارتر و غیرقابل مفهومتر باشد را والاتر دانسته و بیشتر میپسندیم در حالی که ساده‌ترینها، شبیه‌ترینها به خداوند هستند. خداوند ساده است. کودکان ساده‌اند. طبیعت ساده است. عالی‌ترین موسیقی همیشه ساده است و والاترین اخلاق همواره، نزاع و کشمکش را از بین میبرد. در جهان محسوس، اخلاق و موسیقی فرمانروایی میکنند و در جهان ناپیدا ارواح و خدایان حاکم‌اند. موسیقی آشفته که با شعوری منفی بنا نهاده شده است، انسان را بی‌نظم و بی‌انضباط میکند، نیروی شهوت و هوی و هوس مشتعل میشود و قدرت روحی را که از هماهنگی آرام ناشی است، نابود میسازد اما وقتی نغمه‌های الهی طنین افکن میشوند، احساس و اراده میشکفد و نوع دوستی و دلسوزی پدید می‌آید. کسی که همنوعان خود را دوست نمیدارد، موسیقی او را به چه کار می‌آید؟
روح به طور فطری عاشق “موسیقی آسمانی” است. روایت است هنگامی که خدا جسم آدم را خلق کرد، مدتها از داشتن روح ملکوتی محروم ماند, زیرا روح کراهت داشت وارد آن شود. این بود که گروهی از ملائک مقرب، داخل جسم آدم قرار گرفتند، مشغول نواختن موسیقی شدند. روح با شنیدن آن به هیجان آمد، مجذوب شد و به جسم درآمد. توصیه میشود که عالمهای ناشناخته پنهان در سکوت را در وادی علم، هنر و موسیقی کشف کنید و لذت ببرید.
در مورد کودکانی که با بدخلقی از خواب بیدار میشوند، میتوانید از جادوی موسیقی استفاده کنید. بعضی از کودکان به این دلیل با خلق‌ و خوی بد از خواب برمی‌خیزند که معمولاً در وسط یک رؤیا از خواب بیدار می‌شوند. در این‌گونه موارد سعی کنید زمان بیدار شدن کودک را به تعویق بیندازید؛ یا اینکه از یک ساعت جیرجیرکی یا وسایل موزیکال و یا آهنگهای نرم و بدون کلام طبیعت‌ مَدار استفاده کنید تا کودک به‌آرامی با صدای موسیقی از خواب برخیزد. مهم است بدانید که اگر موسیقی مربوط به سن کودک، قبل از رفتن به مهد کودک و یا مدرسه برای وی گذاشته شود و حس حاکم بر فضایی که کودکان دوست دارند، آماده شود، میتواند شادابی و نشاط، آرامش روحی و روانی، عشق به زندگی و آمادگی ذهنی برای فراگیری را رقم بزند.

موسیقی کودک و تاثیر آن در هوش

از جمله تاثیر موسیقی بر کودکان افزایش میزان ضریب هوشی در میان کودکان و بزرگسالان تا ۷درجه میباشد. افرادی که میتوانند یک ساز موسیقی را بنوازند باهوش ترند و زندگی اجتماعی و تحصیلات بهتری خواهند داشت. یکی از راههای تقویت اندیشیدن در کودکان، تشویق به شنیدن و درک موسیقی و تقویت مهارت شنوایی کودک است.
بچه‌های باهوشتر از حدود ۶ تا ۸ ماهگی به خوبی موسیقی را درک میکنند و با شنیدن صدای موسیقی های کلاسیک و ملایم، آرامتر میشوند.
کودکانی که بتوانند از یک سالگی از آلات موسیقی به تناسب سنشان استفاده کنند و این کار را با کمک شما یا معلم موسیقی یاد بگیرند، در آینده هم میتوانند نسبت به سایر بچه‌ها توانایی کسب موفقیتهای بیشتری در زمینه‌های دیگر داشته باشند. فرستادن کودک به کلاس موسیقی او را از نظر روانی آرامتر و از نظر ذهنی خلاقتر میکند.
به خاطر داشته باشید که برای یادگیری موسیقی، کودک شما باید دست ‌کم شمارش اعداد تا ۱۰ و الفبا را آموخته باشد و بتواند برای ۱۰ تا ۱۵ دقیقه روی یک موضوع یا درس تمرکز کند.
بنابراین بهتر است اولین تلاش جدی برای آموزش موسیقی به کودک پیش از شش یا هفت سالگی نباشد.
موسیقی ابزاری قدرتمند برای تعالی فکر و ذهن است. آموزش موسیقی میتواند به کودک کمک کند تا تمرکز، کنترل احساسات و کاهش اضطراب را در خود پرورش دهد. تمرین موسیقی ضخامت کورتکس مغز را در نواحی مرتبط با عملکردهای اجرایی از جمله حافظه جاری، کنترل توجهات و برنامه ریزی برای آینده تحت تاثیر قرار میدهد.
قرار گرفتن در معرض موسیقی و شرکت فعال در خلق آن می تواند زندگی یک کودک را هم آنی، هم در بلندمدت غنا بخشد و در او خلاقیت و شکوفایی برانگیزد. ارزشهای فرهنگی را به وی منتقل و به رشد جسمانی، فکری و اجتماعی او کمک کند. موسیقی به کودک، وسعت دید میدهد.
برخی کودکان در سنین پایین نوازندگان خوبی هستند اما بعضی از خانواده‌ها علیرغم امکان مالی، بدون هیچ توجهی از کنار این استعداد نهانی به سادگی میگذرند. باید توجه داشت که کودکان امروز، آینده فردای جامعه هر کشور را تضمین میکنند و اگر به خلاقیتهایی که در وجودشان هست، ارزش داده شود، میتوانند درآینده نزدیک جامعه ای پویا و مثبت را خلق کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۶ ، ۱۳:۵۶
سحر روزبهانی

گر نظر ما را بخواهید باید بگوییم که: بستگی دارد! در هزاران مصاحبه‌ای که در شش قاره جهان انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که وقتی واقعاً کسی را دوست داشته باشید، سن شما و سن طرف مقابلتان دیگر چندان اهمیتی پیدا نمی‌کند. اما یک واقعیت هم وجود دارد و آن این است که موقعیت‌هایی هست که تفاوت سنی واقعاً مهم می‌شود.
وقتی ۱۷ سالتان باشد، اقدام به ازدواج با کسی که ۴۷ ساله است، ایده چندان جالبی به نظر نمی‌رسد. تجربیات زندگی یک نوجوان ۱۷ ساله تقریباً هنوز بچگانه است. اما فرد ۴۷ ساله فردی بالغ و باتجربه است و پستی و بلندی های زندگی را پشت سر گذاشته است.
این تفاوت‌ ها می‌تواند چالش بزرگی در رابطه ایجاد کند. پس اشتباه نکنید. موفقیت یک ازدواج به سطح بلوغ و تجربیات دو طرف بستگی دارد. واقعیت این است که وقتی پای عشق و ازدواج به میان می‌آید، فاصله سنی جادویی وجود ندارد. اما تجربه به ما می‌گوید که هر چه فاصله سنی دو طرف کمتر باشد، شانس ساختن عشقی ماندگار برایشان بیشتر می‌شود.
این تفاوت سنی چه یکسال باشد، چه ۵ سال، ۱۰ سال، یا حتی بیشتر، عشق بر همه چیز غلبه می‌کند. مسئله این است که ببینید واقعاً عاشق هستید یا نه، نه اینکه ببینید کسی که دوستش دارید چند سالش است. عاشق بودن خیلی مهمتر از تفاوت سنی بین دو طرف است. به یک مثال خوب اشاره می کنیم. بابک و سوزان ۴۸ و ۳۷ ساله هستند.
هر دو طلاق گرفته اند. می توانیم صادقانه بگوییم که هر دو آنها ازدواج‌ هایی واقعاً بد را تجربه کرده‌اند. اما فعلاً این را همین جا نگه می‌داریم. خوشبختانه بابک و سوزان همدیگر را پیدا می‌کنند! درواقع، واقعاً عاشق هم می‌شوند. وقتی گوش می‌دهیم که چطور عشق و محبتشان را به هم توصیف می‌کنند واقعاً سرحال می‌آییم.
این دو نفر نه تنها عاشق هم هستند، بلکه فهمیده‌اند که مورد احترام قرار گرفتن، اعتماد کردن به هم، صادق بودن و ارزش گذاشتن بر همدیگر چه ارزشی دارد. هم بابک و هم سوزان از ازدواج اولشان بچه دارند. هر دوی آنها واقعاً بچه‌هایشان را دوست دارند و می‌خواهند به خوبی از آنها مراقبت کنند.
و در واقع، هر دوی آنها حاضر نیستند کسانی را که به فرزندانشان عشق نمی ورزند را دوست بدارند. و واقعاً خوشا به حالشان! اول رابطه کمی درمورد اختلاف سنیشان تردید داشتند. اما دیگر اینطور نیست! الان فقط به عشقشان به هم فکر می کنند و بس! سنشان دیگر اهمیتی ندارد.
خوب، دوست دارید بدانید از سه دهه تحقیق درمورد اختلاف سن طرفین در ازدواج چه دستگیرمان شد؟ فهمیدیم که عاشق بودن و دوست داشتن همدیگر بر همه چیز غلبه می کند. اکثر ازدواج ها وقتی تفاوت سنی بین دو طرف کمتر از ۱۰ سال است موفق‌تر هستند اما وقتی این اختلاف بیشتر از ۱۰ سال باشد، احتمال موفقیت ازدواج به تدریج کمتر می‌شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۶ ، ۱۳:۵۶
سحر روزبهانی

اجزای سفره عقد چیست؟

اجزای سفره عقد که در مراسم های عروسی مشاهده می کنید دارای بخشهای مختلفی ایست که گاها آشنایی نسبت به آن نداریم. در زیر این اجزا را معرفی می کنیم.

  • یکی از اجزا مهم سفره عقد کتاب آسمانی مسلمانان قرآن است که به منزله مورد تایید بودن این وصلت از جانب دین اسلام می باشد.
  • دومین جز مهم سفره عقد، آیینه می باشد. آیینه دومین وسیله ای است که بعد از قرآن خریداری می شود و در سفره عقد نیز در جایگاه خاصی قرار دارد و به گونه ای قرار می گیرد که عروس داماد همدیگر را در آن ببینند.
  • یک جفت شمعدان در دو طرف آیینه در سفره عقد قرار می گیرد و در هنگام جاری شدن خطبه عقد روشن می گردند.
  • جانمازی در روبه روی آینه پهن می گردد و بر روی آن مهر و تسبیح قرار می گیرد.
  • کاسه نبات از اجزای دیگر سفره عقد است که به زینت های مختلفی در سفره قرار می گیرد ولی اساس آن وجود نبات بر سر سفره عقد است. معمولا نبات را از جنس مرغوب زعفرانی انتخاب می کنند.
  • نقل یکی دیگر از اجزای سفره عروسی است که امروزه از نقل سه مروارید و پولکی در سفره عقد استفاده می کنند و سعی می کنند آن را با تزییناتی زیبا آرایش کنند.
  • سکه از اجزای دیگر سفره عقد است که معمولا سکه معمولی نیست و سکه های مخصوص طلایی رنگ است که برای روی آن ها مبارک بادا و یا نام های مقدس مذهبی به خصوص نام زیبای مهدی (ع) حک شده است.
  • تخم مرغ نیز در سفره عقد قرار می گیرد که دلیل نمادی آن در مقاله بعدی بیشتر توضیح داده خواهد شد. معمولا تعداد تخم مرغ ها یا 5 عدد به تعداد پنج تن، دوازده به نشانه تعداد 12 امام و 14 به نشانه چهارده معصوم می باشد.
  • فندق، گردو و بادام در سفره عقد جای دارد که دلیل آن را بعدا بیشتر توضیح خواهیم داد.
  • نان، پنیر و سبزی را نیز در سفره عقد قرار می دهند. امروزه این ترکیب را به صورت لقمه ای و تزیین شده قرار داده و با نایلون محافظت کننده غذا می پوشانند.
  • عسل نیز که همگی ما با وجود آن بر سر سفره عقد آشنا هستیم و در آخر خطبه عقد زوجین عسل در دهان هم قرار می دهند.
  • کله قند نیز از اجزای سنتی سفره عقد است و مراسم قند ساییدن هم وجود دارد که همگی ما با آن آشنا هستیم.
  • گل، میوه و شیرینی نیز از اجزای دیگر سفره عقد است که به مدل ها و تزیینات مختلف در سفره عقد قرار داده می شود
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۶ ، ۱۳:۵۳
سحر روزبهانی

خطر امنیت طلبی

گاهی بعضی از ایده‌ها و اهداف آنچنان بزرگ یا غیرعملی به نظر میرسند که در همان ابتدای کار میتوانند ما را از پا بیندازند و منصرف کنند. ما معمولا از آنچه قوی است میگریزیم. می آموزیم که خود را از شکست، تمسخر، تحقیر و هر آنچه ممکن است به واقعیت دردناکی منجر شود، دور کنیم. به این ترتیب، سرکوب میشویم، فراموش میکنیم، از خود گسسته میشویم و عقده‌های ناخوشایندمان را در قالبهای مختلف به دیگران فرافکنی میکنیم.
عقاید و دلبستگیهایی که هنجارهای رفتاری را زیر پا میگذارند، و یا تغییر میدهند، احتمال دارد سرتان را به دیوار همرنگی با جماعت بکوبند. همیشه هم عیبجویان بسیارند. همان طور که آلبرت انیشتین گفت: ” همواره شخصیتهای بزرگ با مخالفت شدید افکار متوسط رو به رو شده‌اند.”
با وجود این، مردم در دلشان به آدمهای خطرپذیر احترام میگذارند.
اما سوال اینجاست که چرا آدمها امنیت موجود در امور روزمره را رها میکنند تا درگیر خطرهایی شوند که آنها را در معرض تنش و صدمه قرار میدهد؟ از زندگی با خطر چه چیزی عایدشان میشود؟
واضح است که مردم درگیر میشوند تا تجربه‌ای بکنند که در امور عادی نمیتوانند آن تجربه را داشته باشند.
تنها در یک موقعیت پرمخاطره و دور از امور روزمره است که عواطف آزاد میشوند و غلیان میکنند. آدمها در چنین لحظاتی بیشتر احساس وحدت و تمامیت میکنند؛ لحظاتی که در کانون خلاقیتشان قرار دارند. به یادشان می‌آید که قادرند از مرزهای آشنای آسایش فراتر بروند.
اما اگر از ایده‌ها و اهدافمان بگریزیم، آن احوال گسسته میتوانند به صورت بی‌آزاری در سرکوب حقایق متجلی شوند. ممکن است به فراموشی و یا “گریز روانی” منجر شوند که در آن فرد به واقع هویت خود را فراموش نموده و در زندگینامه دیگری پرسه میزند و یا همواره تصویر بی ارزشی را با خود حمل میکند.
کشف هدف زندگی و زیستن با آن، بدون خطر کردن میسر نیست، زیرا موقعیتهای مطمئن و قابل پیش بینی تفاوتی ایجاد نمیکنند. شاید هم شما عادت کرده‌اید و معتقدید که هر جا بروید خطر خود به خود همان جاست.
عقل سلیم به ما میگوید که آدم عاقل از خطر میگریزد.
این عقیده که کار یا زندگی میتواند بیخطر، با برنامه، منظم و قابل پیش بینی باشد، بزرگترین خودفریبی است.
در هر پیشرفتی، خطر کردن یک امر عادی است؛ یعنی شما برای فرصتها، تغییر خود و روشهای جدید اعمال قدرت آمادگی دارید. ویلی لومان در “مرگ فروشنده” چنین بیان میکند: فایده نهایی خطرپذیری این است که هرکس خودش تصمیم میگیرد با ناشناخته مواجه شود یا نه. تصمیم گرفته میشود، ذهن و جسم متعهد و نتایج پذیرفته میشوند. بعضی به خاطر معنا و هدف به دنبال خطر میروند و بعضی هم به خاطر عشق، مبارزه، آزمایش خودشان، جستجو یا دوستی، آن را دنبال میکنند. بسیاری در زندگی فقط به دنبال تغییر آهنگ یا تغییر تمرکز میروند.
یک معنی خطرپذیری این است که خود یا آرمانهایمان را با اینکه میدانیم ممکن است صدمه‌ای ببینیم، پیش ببریم. هنگام درگیری با فعالیت خطرآفرین، تنشی ایجاد میشود که دلالت بر یک شروع جدید دارد. این مبارزه، مهارتهای جدید و توان تحمل سختیهای جسمی را بطلبد یا نطلبد، نتیجه یکی است: جستجوی رشد و گسترش تواناییهای انسانی.
نتیجه این موقعیتهای مخاطره‌آمیز، یک درگیری تمام عیار است. نه تنها حواسمان تشدید میگردد و عواطفمان به اوج میرسد، بلکه همه چیز روی تکمیل موفقیت آمیز تجربه متمرکز میگردد. میتوانیم همه وجودمان را در آن بریزیم. این اشتیاق به مردن نیست، اشتیاق به زنده شدن است.
باید بدانید که هر انتخاب متضمن یک خطر است. اسکار وایلد میگوید: “ایده‌ای را که خطری نداشته باشد، مشکل بتوان ایده نامید.”
دیر یا زود همگی پی میبریم که بزرگترین مصیبت زندگی آن است که رشد نکنیم و از انتخابهایمان بهره مند نشویم.
ما به کمک خطر میتوانیم به دیدگاهی در خصوص زنده بودن و انسانیت برسیم. حتی در خطرهای مناسب هم رضایت هست به شرطی که قادر باشیم بین لذت موفقیت و رشد و درس گرفتن از اشتباهات خود توازنی برقرار کنیم.
هلن کلر گفت: ” یا زندگی یک ماجرای جسورانه است یا هیچ نیست.”
اکنون، نگاه کنید و ببینید با زندگی خودتان چه میکنید؟
چه عواملی مانع آن می شوند که مطابق ارزشهایمان زندگی کنیم؟
اگر ارزش و آرمانی نباشد، نمیتوان گفت کوتاهی کرده‌ایم اما اگر به یک ارزش متعهد شویم ولی بدان پایبند نباشیم، خطر از بین رفتن عزت نفس ما وجود دارد! به عنوان مثال جوانی که درونا میداند که فحاشی عملی زشت و آسیب زننده است اما به خاطر نادانی و همراهی با دوستانش، کورکورانه از آنها تقلید میکند، به تدریج حرمت نفس خود را نیز از یاد میبرد.
ما باید بدانیم چه کسی هستیم و اولویتهای ما کدام است!
لازمه داشتن زندگی مطابق با ارزشها، در درجه اول داشتن درکی صحیح از خود و زندگی و سپس انتخابی از درون محیط است. بنابراین برای اینکه به یک ارزش متعهد شویم باید حس کنیم که قدرت آن را داریم تا از بین گزینه‌ها یکی را انتخاب کنیم.
آنچه در خصوص اهداف مهم است، اطلاع در خصوص گزینه های موجود و توانایی انتخاب آزادانه از بین گزینه‌های گوناگون است. اما ما معمولا برای این که میل به تغییر در کار و زندگی را سرکوب کنیم صدها هزار عذر و بهانه می‌آوریم که نمیشود! اما اگر دست به امتحان بزنیم و حاضر شویم خطر کنیم و زندگی را به شکل یک آزمایش نگاه کنیم، پاسخ بیشتر این بهانه‌ها را میتوان داد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۶ ، ۱۳:۵۴
سحر روزبهانی

انتخاب لباس مناسب

مرحله اول، شناخت فیگور و فرم بدنی

در مرحله اول شما باید با یدن خود و فرم و شکل کلی آن آشنا باشید و بدانید که هر فرم از لباس چگونه بر روی بدن شما می نشیند. دقت داشته باشید که در بسیاری از ژورنال ها، کاتالوگ ها و مجله لباس ها در تن مدل های زیبایی هستند که دارای بدنی به اصطلاح ورزشکار ها فیت و مناسبند که تقریبا هر مدل لباسی به تنشان می نشیند. واقع بین باشید و تن و بدن خود را بشناسید و لباس های مناسب از نظر اندازه و فرم را برای تن خود پیدا کنید. در مقاله های بعدی مفصل تر در این زمینه صحبت خواهیم کرد.

مرحله دوم: انتخاب و گزینش لباس مناسب است

بعد از گذر از مرحله اول و شناخت فرم ها و شکل های مناسب لباس برای بدن و ساختار بدنی شما نوبت به مرحله بعدی کار یعنی انتخاب و خرید لباس می شود که در این زمینه نیز نگران نباشید. در مقاله های بعدی این مرحله را بازتر خواهیم کرد.

مرحله سوم: درست کردن یک کمد لباس

هنگامی که دو مرحله ابتدایی را انجام دادید نوبت به درست کردن کمد لباستان می رسد. اینکه برای هر موقعیت چه لباسی در کمدتان باشد اهمیت دارد. بارها دیده شده است که بعضی از افراد با اینکه کمد پر لباسی دارند ولی مجبور می شوند برای مراسمی خاص دوباره لباس جدید و مناسب آن تهیه کنند. با ما همراه باشید تا در این زمینه شما را یاری کنیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۶ ، ۱۳:۵۳
سحر روزبهانی

برای انتخاب کیک مراسم عروسی چه کار کنیم؟

سبک و مدل کیک عروسی را از قبل انتخاب کنید

برای کیک عروسی تعداد بسیار زیادی مدل و شکل وجود دارد که گاهی باعث سردرگمی عروس و داماد برای انتخاب آن ها می شود. توجه داشته باشید که این انتخاب می تواند راحت تر باشد اگر ببینید که چه می خواهید. کیک سنتی که معمولا استفاده می شود کیک های گردی است که به صورت چند طبقه روی هم قرار می گیرد که اگر فردی هستید که زیاد به دنبال نو آوری نیستید مناسب شما خواهد بود. مدل های مختلف دیگری نیز وجود دارند از قبیل مربع شکل، کیک های با ابعاد کوچکتر و نه در ابعاد بزرگ چند طبقه و غیره که می توانید از این بین انتخاب کنید.

در مورد طرح کیک عروسی خود فکر کنید

مطمئن باشید که یکی از مهمترین المان های کیک عروسی که توجه ببینده و مهمان ها را به خود جلب خواهد کرد طرح کیک عروسی شماست که انتخاب های متنوع و زیادی برای این امر در اختیار خود دارید. در این مورد در مقاله های بعدی بشتر بحث خواهیم کرد. مهمترین نکته این است که از قبل طرح کیک مورد علاقه خود را انتخاب کرده باشید.

وقت کافی برای انتخاب کیک عروسی خود بگذارید.

سعی کنید که از هفته ها قبل از مراسم شروع به بررسی انتخاب های خود برای کیک عروسی و پیدا کردن شیرینی فروشی و یا طراح کیک عروسی مناسب برای مراسم عروسی خود بکنید در این صورت می توانید با خیال راحت و اطمینان بیشتر گزینه های جلوی روی خود را بررسی کرده و انتخاب مناسب را انجام دهید. مطمئن باشید انتخاب کیک عروسی در لحظات آخر نتیجه مطلوبی را به همراه نخواهد داشت.

هزینه خود را برای خرید کیک عروسی بسنجید

یکی از مهمترین المان هایی که باید در انتخاب خود لحاظ کنید این است که مبلغی را که می خواهید برای کیک عروسی خود هزینه کنید را انتخاب کنید تا بتوانید در حاشیه این مبلغ بهترین انتخاب را برای کیک عروسی مراسم خود داشته باشد. در این زمینه واقع گرایانه تصمیم بگیرید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۶ ، ۱۳:۵۲
سحر روزبهانی

اکنون شما و نامزدتان به همراه یک یا دو نفر از نزدیکان تصمیم گرفته اید که برای خرید حلقه ازدواج، راهی شوید. ممکن است این نخستین خریدِ مشترک شما باشد و البته که بسیار هیجان انگیز هم هست اما پاره‌ای وقتها، ممکن است به اختلاف نظرهایی هم برخورد کنید.
به عنوان مثال، ممکن است نظر شما و نامزدتان در مورد حلقه ازدواج همسو نباشد. در این صورت واکنش شما چه خواهد بود؟ آیا سعی میکنید به هر نحوی که شده، قانعش کنید یا مطابق میل وی عمل میکنید و از خواست خود چشم پوشی خواهید نمود؟
اینکه گمان کنید برای خرید حلقه ازدواج، تنها داشتن یک جیب پر پول و یک حساب بانکی عالی، کافیست، چندان هم ممکن است درست نباشد. اکنون زمانیست که هردوی شما باید به نظر یکدیگر نیز توجه نموده و به این فکر کنید که “او چه میخواهد؟” ممکن است شما حلقه‌ای از جنس طلا دوست داشته باشید ولی او از پلاتین استقبال بیشتری بکند. ممکن است شما از یک طرح، خوشتان بیاید اما او از طرحی دیگر. هردوی شما به این نکته دقت کنید که هزینه با شماست اما علاقه، مختص اوست. به علاقه و سلیقه شخصی‌اش احترام بگذارید. گاهی زوجها بر سر یک مدل یا جنس یا حتی رنگ، به اشتراک نظر نمیرسند و قرار هم نیست که تمام حلقه های ازدواج، جفتی باشند. فراموش نکنید حلقه ازدواج، ماندنی‌ترین یادواره مشترک شماست و قرار است سالهای سال یادآور خاطره خوشی باشد، پس سختگیری را کنار بگذارید و به نام نامی عشق، چارچوبها را کنار بزنید.
سعی کنید احساساتی عمل نکنید! ابتدا به بودجه خود نگاه کنید و سپس اقدام به خرید کنید. زیر بار قرض رفتن یا بیش از توان مالی خود، پریدن، اشتباه بسیاری از زوجهای جوان است که درنهایت موجب دلخوری و فشار خواهد شد. از بیان صادقانه توان مالی و محدوتیهای خود به نامزدتان یا جواهرفروش نهراسید. باور داشته باشید یا نه، زمانی که برای خرید حلقه اقدام میکنید، شما روی صندلی راننده هستید و نه یک عابر پیاده خندان روی پیاده رو! پول، زمان و لحظات مال شماست، پس بهترین گزینه را انتخاب کنید.
از ما به شما نصیحت، زیاد برای خرید عجله نکنید. حتما لازم نیست که در اولین فروشگاه و طرحی که موردپسندتان واقع شد، خریدتان را انجام دهید. کمی صبور باشید و به چند طلافروشی دیگر هم سر بزنید. اگر یک ماشین حساب جیبی هم به همراه داشته باشید خوب است. می توانید قبل از خرید طلا از نحوه و روش محاسبه قیمت طلا آگاهی یافته و با علم به فرمول محاسبه قیمت طلا در رابطه با خرید مصنوعات طلا تصمیم بهتری بگیرید و خودتان محاسبه کنید که با چه مقدار پول ، تا چه حد می توان خرید نمود و چه مقدار از خرید شما بابت طلا و چه مقدار آن بابت مالیات و چه مقدار آن بابت اجرت ساخت می باشد.
فرمول عمومی که طلافروشها از آن استفاده میکنند به شرح ذیل میباشد:
قیمت هر گرم طلای 18 عیار + اجرت کار ساخته شده + هفت درصد بابت سود فروشنده + هشت درصد بابت مالیات ارزش افزوده
مثال : اگر یک گرم طلا 18 عیار 102000 تومان باشد + اجرت ساخت + هفت درصد سود فروشنده + هشت درصد مالیات بر ارزش افزوده ضرب در وزن طلا
توجّه داشته باشید که در زمان خرید طلا از مغازه دار معیارهایی مانند مالیات بر ارزش افزوده، اجرت ساخت، درصد سود فروشنده نیز به مبلغ طلا اضافه خواهد شد و در زمان فروختن به مغازه دار پارامترهایی مانند مالیات بر ارزش افزوده، اجرت ساخت و درصد سود فروشنده از آن حذف و صرفا پول طلای آن قطعه به شما پرداخت می گردد، به همین دلیل است که بین قیمت طلا در زمان خرید و در زمان فروش اختلاف زیادی مشاهده می گردد و اگر طلای انتخابی شما از سنگهای گرانبها یا سایر سنگها ساخته شود، این موضوع نیز در قیمت میتواند تاثیر گذار باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۶ ، ۱۳:۵۰
سحر روزبهانی

محمدرضا علایی فوق تخصص غدد و متابولیسم کودکان در گفت و گو با خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان؛ اظهار کرد: تا هنگامی که صفحات رشد باز باشد افزایش قد صورت می‌گیرد، بنابراین سن رشد قدی سن خاصی محسوب نمی‌شود.

وی بیان کرد: تا اتمام دوران بلوغ که صفحات رشد باز است امکان افزایش قد  وجود دارد.

این فوق تخصص غدد و متابولیسم کودکان درباره مصرف مکمل های رشد افزود:مکمل‌هایی که حاوی لیزین و آر‍‍‍ژنین بوده ممکن است محرک هورمون رشد باشند ولی از آنجایی که هورمون رشد به صورت طبیعی در بدن افراد  وجود دارد، استفاده از این مکمل ها خیلی کارآمد نیست.

وی تاکید کرد: اشخاص باید توجه داشته باشند که کمبود تغذیه‌ای می‌تواند در کوتاهی قد موثر باشد.

علایی توصیه کرد: علل مختلفی همچون کمبود هورمون رشد، بیماری های زمینه‌ای که باعث می‌شود غده هیپوفیز به خوبی کار نکند و کم کاری تیروئید در کوتاهی قد نقش دارند، بنابراین افرادی که دچار کوتاهی قد هستند برای تشخیص علت دقیق این عارضه باید به متخصص غدد مراجعه کنند.

وی یادآور شد: در صورتی که کوتاهی قد ناشی از کمبود هورمون رشد باشد، برای رفع این اختلال از هورمون رشد به صورت تزریقی استفاده  می‌شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۶ ، ۱۳:۴۹
سحر روزبهانی

چه کرده‌ام؟ چه میکنم؟ چگونه؟

در واقع، همه ما در تجرد یا تاهل یا هر وضعیتی، به دلیل عدم شناخت کافی، ظلم میکنیم. در حالت کلی وقتی معطوف به یک جزئی شده، نسبت به جزئی دیگر غافل میشویم، کفر و پوشاندن حق صورت گرفته که به عبارت دیگر، ظلم است (به گمانم خواننده باهوش، در همین چند جمله، به وسعت مفهوم ظلم پی برده باشد).

حکایت میکنند که روزی مردی ثروتمند سبدی بزرگ را پر از گردو کرد، آن را پشت اسب گذاشت و وارد بازار دهکده شد،

سپس سبد را روی زمین گذاشت و به مردم گفت این سبد گردو را هدیه میدهم به مردم این دهکده، فقط در صف بایستید و هرکدام یک گردو بردارید.

به اندازه تعداد اهالی، گردو در این سبد است و به همه می‌رسد. مرد ثروتمند این را گفت و رفت.

مردم دهکده پشت سر هم صف ایستادند و یکی‌یکی از داخل سبد گردو برداشتند.  پسربچه باهوشی هم در صف ایستاد.

اما وقتی نوبتش رسید در کنار سبد ایستاد و نوبتش را به نفر بعدی داد.

به این ترتیب هر کسی یک گردو برمی‌داشت و پی کار خود می‌رفت. مردی که خیلی احساس زرنگی می‌کرد با خود گفت: “نوبت من که رسید دو تا گردو برمی‌دارم و فرار می‌کنم. در نتیجه به این پسر باهوش چیزی نمی‌رسد.”

او چنین کرد و دو گردو برداشت و در لابه‌لای جمعیت گم شد. سرانجام وقتی همه گردوهایشان را گرفتند و رفتند، پسرک با لبخند سبد را از روی زمین برداشت و بر دوش خود گذاشت و گفت:

“من از همان اول گردو نمی‌خواستم این سبد ارزشی بسیار بیشتر از همه گردوها دارد.” این را گفت و با خوشحالی راهی منزل خود شد. خیلی‌ها دلشان به گردو بازی خوش است و از این غافلند که آنچه گرانبهاست و ارزش بسیار بیشتری دارد سبدی است که این گردوها در آن جمع شده‌ اند.

خیلی‌ ها قدر خانواده و همسر و فرزند خود را نمی‌ دانند و دایم با آنها کلنجار می‌روند و از این نکته طلایی غافلند که این سبدی که این افراد را گرد هم و به اسم خانواده جمع کرده ارزشی به مراتب بیشتر از لجاجت‌ ها و جدل‌ های افراد خانواده دارد. آنها از این نکته ظریف غافلند که تیمی که در قالب خانواده، آنها را گرد هم جمع کرده مانند سبدی است که گردوها را در خود نگه می‌دارد و حفظ این سبد و تیم به مراتب مهمتر از چند گردوی اضافه است. بسیاری اوقات در زندگی، گردوهای حرص و طمع و منیت و خودخواهی، آنقدر انسان را به خود سرگرم می‌کنند که فرد اصلا متوجه نمی‌شود به خاطر لجاجت و یا یکدندگی و کله‌ شقی و تعصب و خودخواهی در حال از دست دادن سبد نگهدارنده گردوهاست و وقتی سبد از هم می‌ پاشد و گردوها روی زمین ولو می‌شوند و هر کدام به سویی می‌روند، تازه می‌فهمند که نقش سبد در این میان چقدر تعیین‌ کننده بوده است. اغلب، وقتی صحبت از ظالم میشود انگشت اشاره هیچ کس به سمت خودش نیست و هرکسی خود را از ارتکاب ظلم مبرا میداند. در صورتی که هر فردی در هر لحظه ممکن است به نوبه ی خود در حال ارتکاب ظلم بزرگی باشد، از نادیده گرفتن حق دیگری تا نگاهی تحقیر آمیز به کسی و … شما چطور؟

هرکجا که بی احترامی و بی ادبی نسبت به هر گوشه از هستی بیکران (انسان، گیاه، طبیعت و …) صورت بگیرد، در واقع ظلمی اتفاق افتاده است که از جهل، سرچشمه میگیرد. بیهوده نیست که تیزترین و کاربردیترین سلاح شیطان، سلاح جهل است. هر یک از ما بسته به میزان جهلمان ظالم هستیم که شدت و ضعفش، فرد به فرد فرق میکند و حتی در صورت رفع ظلم ظاهری، تا وقتی جاهل باشیم، ظالم خواهیم بود و هیچ اجباری (مگر اشتیاق به رهایی از جهل فراگیر) جهل ما را به آگاهی تبدیل نمیکند. پس حتی اگر مشکلات بشر از طریق جبر حل و فصل شود، ریشه ظلم از روی زمین برداشته نخواهد شد.  رسول اکرم (ص) میفرمایند: “هر کس در رفتار با مردم ظلم نکند، دروغ نگوید، خلف وعده ننماید، جوانمردی‌ اش کامل و عدالتش آشکار و برادرى با او واجب و غیبتش حرام است.”

بنابراین، شناخت و آگاهی نسبت به خود، زندگی، دیگران، هستی و عمیق شدن در آیات الهی، میتواند به صبر و رضایت، بدون تحمل و سازش و سرکوب احساسات، منجر شده و از ظلم فکری، زبانی و رفتاری ما بر عالَم بکاهد. اینکه بدانیم با کنترلگریها، ترسها، زخم زبانها، قلدریها، حقارتها و تحقیرها چقدر به خود و اطرافیانمان ظلم میکنیم و سپس با کمک یک مشاور آگاه و دلسوز، درصدد رفع زخمهای درون و شفای خود برآییم، کمک بزرگی به کاهش بار ظلم افتاده بر دوش هستی خواهد بود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۰:۱۵
سحر روزبهانی