عروس برتر

۱۶ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است

چه کرده‌ام؟ چه میکنم؟ چگونه؟

در واقع، همه ما در تجرد یا تاهل یا هر وضعیتی، به دلیل عدم شناخت کافی، ظلم میکنیم. در حالت کلی وقتی معطوف به یک جزئی شده، نسبت به جزئی دیگر غافل میشویم، کفر و پوشاندن حق صورت گرفته که به عبارت دیگر، ظلم است (به گمانم خواننده باهوش، در همین چند جمله، به وسعت مفهوم ظلم پی برده باشد).

حکایت میکنند که روزی مردی ثروتمند سبدی بزرگ را پر از گردو کرد، آن را پشت اسب گذاشت و وارد بازار دهکده شد،

سپس سبد را روی زمین گذاشت و به مردم گفت این سبد گردو را هدیه میدهم به مردم این دهکده، فقط در صف بایستید و هرکدام یک گردو بردارید.

به اندازه تعداد اهالی، گردو در این سبد است و به همه می‌رسد. مرد ثروتمند این را گفت و رفت.

مردم دهکده پشت سر هم صف ایستادند و یکی‌یکی از داخل سبد گردو برداشتند.  پسربچه باهوشی هم در صف ایستاد.

اما وقتی نوبتش رسید در کنار سبد ایستاد و نوبتش را به نفر بعدی داد.

به این ترتیب هر کسی یک گردو برمی‌داشت و پی کار خود می‌رفت. مردی که خیلی احساس زرنگی می‌کرد با خود گفت: “نوبت من که رسید دو تا گردو برمی‌دارم و فرار می‌کنم. در نتیجه به این پسر باهوش چیزی نمی‌رسد.”

او چنین کرد و دو گردو برداشت و در لابه‌لای جمعیت گم شد. سرانجام وقتی همه گردوهایشان را گرفتند و رفتند، پسرک با لبخند سبد را از روی زمین برداشت و بر دوش خود گذاشت و گفت:

“من از همان اول گردو نمی‌خواستم این سبد ارزشی بسیار بیشتر از همه گردوها دارد.” این را گفت و با خوشحالی راهی منزل خود شد. خیلی‌ها دلشان به گردو بازی خوش است و از این غافلند که آنچه گرانبهاست و ارزش بسیار بیشتری دارد سبدی است که این گردوها در آن جمع شده‌ اند.

خیلی‌ ها قدر خانواده و همسر و فرزند خود را نمی‌ دانند و دایم با آنها کلنجار می‌روند و از این نکته طلایی غافلند که این سبدی که این افراد را گرد هم و به اسم خانواده جمع کرده ارزشی به مراتب بیشتر از لجاجت‌ ها و جدل‌ های افراد خانواده دارد. آنها از این نکته ظریف غافلند که تیمی که در قالب خانواده، آنها را گرد هم جمع کرده مانند سبدی است که گردوها را در خود نگه می‌دارد و حفظ این سبد و تیم به مراتب مهمتر از چند گردوی اضافه است. بسیاری اوقات در زندگی، گردوهای حرص و طمع و منیت و خودخواهی، آنقدر انسان را به خود سرگرم می‌کنند که فرد اصلا متوجه نمی‌شود به خاطر لجاجت و یا یکدندگی و کله‌ شقی و تعصب و خودخواهی در حال از دست دادن سبد نگهدارنده گردوهاست و وقتی سبد از هم می‌ پاشد و گردوها روی زمین ولو می‌شوند و هر کدام به سویی می‌روند، تازه می‌فهمند که نقش سبد در این میان چقدر تعیین‌ کننده بوده است. اغلب، وقتی صحبت از ظالم میشود انگشت اشاره هیچ کس به سمت خودش نیست و هرکسی خود را از ارتکاب ظلم مبرا میداند. در صورتی که هر فردی در هر لحظه ممکن است به نوبه ی خود در حال ارتکاب ظلم بزرگی باشد، از نادیده گرفتن حق دیگری تا نگاهی تحقیر آمیز به کسی و … شما چطور؟

هرکجا که بی احترامی و بی ادبی نسبت به هر گوشه از هستی بیکران (انسان، گیاه، طبیعت و …) صورت بگیرد، در واقع ظلمی اتفاق افتاده است که از جهل، سرچشمه میگیرد. بیهوده نیست که تیزترین و کاربردیترین سلاح شیطان، سلاح جهل است. هر یک از ما بسته به میزان جهلمان ظالم هستیم که شدت و ضعفش، فرد به فرد فرق میکند و حتی در صورت رفع ظلم ظاهری، تا وقتی جاهل باشیم، ظالم خواهیم بود و هیچ اجباری (مگر اشتیاق به رهایی از جهل فراگیر) جهل ما را به آگاهی تبدیل نمیکند. پس حتی اگر مشکلات بشر از طریق جبر حل و فصل شود، ریشه ظلم از روی زمین برداشته نخواهد شد.  رسول اکرم (ص) میفرمایند: “هر کس در رفتار با مردم ظلم نکند، دروغ نگوید، خلف وعده ننماید، جوانمردی‌ اش کامل و عدالتش آشکار و برادرى با او واجب و غیبتش حرام است.”

بنابراین، شناخت و آگاهی نسبت به خود، زندگی، دیگران، هستی و عمیق شدن در آیات الهی، میتواند به صبر و رضایت، بدون تحمل و سازش و سرکوب احساسات، منجر شده و از ظلم فکری، زبانی و رفتاری ما بر عالَم بکاهد. اینکه بدانیم با کنترلگریها، ترسها، زخم زبانها، قلدریها، حقارتها و تحقیرها چقدر به خود و اطرافیانمان ظلم میکنیم و سپس با کمک یک مشاور آگاه و دلسوز، درصدد رفع زخمهای درون و شفای خود برآییم، کمک بزرگی به کاهش بار ظلم افتاده بر دوش هستی خواهد بود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۰:۱۵
سحر روزبهانی

آیا تفاهم اخلاقی که در ابتدای رابطه متوجه آن می‌شوید یک ازدواج بادوام و موفق را تضمین می‌کند؟ با آمار پنجاه-پنجاه ازدواج‌ها که نیمی از آنها موفق شده و نیمی دیگر به طلاق منجر می‌شود، قابل درک است که خیلی افراد دوست داشته باشند بدانند که ارتباط آنها به کدامیک از این دو راه منجر خواهد شد. اگر ازدواج دومتان باشد، احتمال موفق شدن حتی پایین‌تر هم می‌آید.
البته یک خبر خوب برای زوج‌ها داریم، حتی برای زوج‌هایی که برای بار دوم است که ازدواج کرده‌اند. خبر این است که نتیجه ازدواجی که با عشق و تفاهم متقابل شروع می‌شود، تقریباً قابل‌پیش‌بینی است. و مهمتر اینکه، موفقیت ازدواج به عواملی بستگی دارد که کنترل آن در دست خودتان است.
بیشتر زوج‌ها ازدواجشان را با احساسی بسیار خوب شروع می‌کنند. در یک تحقیق جدید که توسط جاستین لاونر و توماس برادبری انجام گرفت، بر روی عوامل خطرزایی کار شد که بتواند در ابتدای ازدواج‌ها موفقیت رابطه را تعیین کند. اینکه چه روابطی به ازدواج‌هایی موفق و بادوام منجر می‌شوند و کدام به مرور زمان به دلیل عصبانیت، خیانت یا عوامل تخریب‌کننده دیگر، نابود می‌شوند.
لاونرو برادبری ۱۳۶ زوج را به مدت ۱۰ سال پیگیری کردند. در چهار سال ابتدای ازدواج، همه زوج‌ها سطح بالایی از رضایت از ازدواجشان را گزارش دادند.
بعد از گذشت ۱۰ سال، بعضی از زوج‌ها طلاق گرفتند. لاونر و برادبری به اطلاعاتی که از زوج‌ها در ابتدای ازدواجشان جمع‌آوری کرده بودند رجوع کردند تا ببینند آیا زوج‌هایی که طلاق گرفته‌اند از همان روزهای اول با هم تفاوت داشته‌اند یا خیر.
آنها متوجه شدند که برای هر دو دسته زوج‌های موفق و طلاق‌گرفته، هر دو طرف میزان یکسانی از رضایت را از رابطه‌شان گزارش کرده بودند، حتی در چهار سال ابتدای ازدواج.
آنچه تفاوت داشت این بود که زوج‌هایی که بعداً طلاق گرفتند، حتی در سال اول ازدواجشان، تمایل بیشتری به ابراز احساسات منفی مثل عصبانیت داشته‌اند و از روش‌های ارتباطی انتقاد و متهم کردن همدیگر استفاده می‌کرده‌اند. این یعنی مهارت‌های همکاری آنها برای حفظ رابطه بی‌ثبات بوده است. آنها خیلی زود وارد مشاجره و دعوا با هم شده و در زمان بروز اختلافاتشان، خیلی زود از هم ناامید می‌شده‌اند.
وقتی زن دوست دارد یک کار انجام دهد و مرد دوست دارد کار دیگری، همیشه بین زوج‌ها اختلاف خواهد افتاد. همه زو‌ج‌ها زمان‌هایی دچار اختلاف عقیده و نظر، ناامیدی و ناراحتی می‌شوند. تفاوت در حرف‌هایی است که زوج‌ها در چنین زمان‌هایی می‌زنند و کارهایی که می‌کنند. آیا از مهارت‌های ارتباطی خود برای حفظ همکاری استفاده می‌کنند تا بتوانند درمورد آن مشکل با هم حرف بزنند و به یک راه‌حل منطقی و دوطرفه برسند؟ یا اینکه عصبانی می‌شوند و با خشونت و تهدید با هم صحبت می‌کنند؟ یا شاید هم به کل از حرف زدن با هم فرار می‌کنند و در آخر روز به روز از هم دورتر می‌شوند و خیانت بین آنها پیش می‌آید؟
خوشبختانه همکاری مهارتی اکتسابی و قابل‌یادگیری است. زوج‌هایی که این مهارت‌ها را برای حفظ روابط متقابل و تعاملی یاد می‌گیرند، احتمال پابرجا ماندن ازدواجشان بسیار بیشتر است، درست مثل راننده‌هایی که قوانین و مهارت‌های رانندگی ایمن را یاد می‌گیرند و دچار تصادفات رانندگی کمتری می‌شوند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۰:۱۵
سحر روزبهانی

تصور کنید شوهرتان از صبح چندین ساعت مشغول کار بیرون از خانه بوده و با صدها مشکل رو به رو شده است. محیط کار، برخورد با دیگران، شلوغی و حالا به منزل آمده، خستگی تمام وجود او را گرفته و آرام و خسته لباسش را روی دستانش آویزان کرده و وارد اتاق می‌شود. می‌دانید چه چیزی می‌تواند خستگی او را بکاهد؟ نگاه محبّت‌آمیز و نوع لباسی که شما بر تن دارید، خیلی تاثیر‌گذار است.
از همه مهم‌تر روابط زناشویی بر نشاط و شادی فرد می‌افزاید و موجب تجدید قوای روحی می‌شود ، زیرا رابطه، بهتر از آسپیرین، تنش‌های روزانه و فشار روحی را درمان می‌کند .
پس زن یک هنرمند ماهر در برآوردن نیازهای شوهرش می‌باشد. روان‌شناسان عقیده دارند که هر مرد دو نیاز دارد که توسط همسرش برآورده می‌شود و هیچ‌گاه از ذهنش پاک نمی‌شود:

  1. روابط زناشویی صمیمانه.
  2. تحسین و مطرح کردن او.

باور کنید این نیاز ، یکی از مهم‌ترین نیازهای انسانی‌ست و زن و شوهر باید در تامین نیازهای همدیگر بکوشند. پس به عنوان زن و مرد در این گونه مسائل خسیس نباشید. اقتضای این خلقت، کار خداست که می‌فرماید: «در کنار شما، همسران را آفریده‌ام حلال و از وجود همدیگر لذت ببرید.» تا خدای نکرده زن و یا شوهر تشنه وارد جامعه نشوند ، چرا که دست شیطان قوی‌ست و پشیمانی فایده‌یی ندارد.

پنجره را تمیز کنید ، بعد قضاوت نمایید!
شنیده‌اید که می‌گویند ، کسی که از شیشه‌های کثیف پنجره به بیرون نگاه می‌کند ، هر آنچه در بیرون است را کثیف می‌بیند. در صورتی که آن چیزها تمیز هستند. آدم‌‌های بدبین و شکاک همیشه همه‌چیز را با عینک بدبینی خود می‌بینند و قضاوت می‌کنند. عینک بدبینی را از چشمانتان بردارید ، همه‌چیز را زیبا ببینید و لذت ببرید.
در زندگی اگر یک بار به مشکلی برخورده‌اید ، دلیل نمی‌شود همیشه نگران اوضاع باشید و به همه چیز بدبین شوید.

پیامبر صلی‌الله علیه و اله و سلم می‌فرمایند:
«خدا می‌گوید: اگر چندان گناه کنید که به آسمان برسد و سپس توبه نمایید ، خدا می‌پذیرد.»

اگر شما بنده‌ی آن خدا هستید که انسان را در اوج گناه می‌پذیرد ، پس چرا به‌خاطر یک حرکت، آن‌قدر بدبین شده‌اید؟ خوبی‌ها را در مقابل یک بدی بگذارید و از آن بگذارید. این رفتارها و پنجره‌های کثیف روی بچه‌های شما هم اثر می‌ گذارد. شوهر شما صدها کار خوب کرده است، ولی به دلیل یک اشتباه باید تا آخر عمر حساب پس دهد. یا خانم شما یک بار اشتباهی کرده، ولی تا آخر عمر باید در زجر باشد و در هر موقعیتی به رخ او بکشید؟ اینها نقطه‌های تاریک زندگی‌ست که باید نسبت به همدیگر گذشت کرد. و از گفته‌های پیامبر صلی‌الله علیه واله و سلم چنین است که می‌فرماید:
« برترین ایمان، صبر و گذشت است و خدا دو صفت را دوست دارد: بخشش و بخشایش.»

پلکان ترقی همسرتان باشید
همیشه در صدد رشد و پیشرفت همسر خویش باشید و تمام توان خود را به کار گیرید که او بتواند موفق شود زیرا اولین کسی که از این پیشرفت سود می برد ، شما هستید و در آینده این موفقیت در زندگی شما ذوب می گردد و برای فرزندانتان هم مؤثر خواهد بود. اگر وقتی شما ازدواج کردید ، خانم شما دیپلمه بود و بعد موفق به اخذ لیسانس گشت ، این لیسانس هم در وجهه ی اجتماعی او مهم است و هم برای خانواده ی شما ارزش دارد. اگر شوهر شما به یک شغل ارزشمند رسید و ارتقای مقام پیدا کرد و شما مسبب رشد او بوده اید، برای شما هم ارزش دارد. پس هر دو طرف بکوشید کوچک ترین زمینه ی پیشرفت را به وجود آورید ، چه در ابعادی مادی، معنوی و یا تحصیلی. ولی مراقب باشید ، این تلاش خود را دائماً، مانند پتک به رخ همسرتان نکشید. در غیر این صورت تنفر را در وجود او بیدار می کنید.
ابراز محبت و احترام به شکل کلامی و عملی، مکمل یکدیگرند
هم با زبان، هم با عمل به همسرتان ثابت کنید که او را دوست دارید و از ظاهرکاری و فریب دادن بپرهیزید ، زیرا حرف زدن بدون عمل، دوام زیاد ندارد.
مگر تا چه اندازه می شود دروغ گفت و دیگران را فریب داد؟ هم ابراز زبانی ارزش دارد و هم با عمل نشان دادن. در این خصوص، از فرامین اسلام استفاده کنید: «حتماً به همسرتان بگویید: دوستت دارم!» زیرا هرگز از ذهن او پاک نمی شود. مبادا در بیان این کلمه بخواهید خسیس باشید و تصور کنید گفتن این حرف لازم نیست. بسیاری از رفتارها با پیام منتقل می شود ، نه با عمل.
نگویید: «دوستی من در قلبم است!» مثل کسی که در خیابان از کنار فردی رد شود و بگوید: « ببخشید که سلام نکردم، چون سلام در قلب من است!» همچنین در عمل هم نشان دهید که برای همسرتان ارزش قایل هستید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۲:۱۴
سحر روزبهانی

اگر در روزهای نزدیک عروسی گرفتار کار و مشکلات زیادی هستید به کمک چند بهانه کوچک خودتان را خوشحال کنید.

شکلات تلخ بخرید

یکی از تنقلات مورد علاقه خیلی از ما شکلات است. شکلات های تلخ به دلیل داشن کاکائوی بیشتر قیمت بالاتری دارید اما بد نیست که اگر همیشه شکلات شیرین می خرید، این بار کمی بیشتر پول خرج کنید و شکلات تلخ بخرید. شکلات های تلخ فشار خون شما را پایین آورده و جریان خون رگ ها را افزایش می دهند. این شکلات ها به بالابردن سطح کلسترول خوب خون هم کمک می کنند. بنابراین می ارزد که آنها را گاه و بی گاه به رژیم غذایی تان راه دهید.

ناخن هایتان را مانیکور کنید

اگر مدت هاست که ناخن هایتان بد شکل شده و فرصت مرتب کردن آنها را ندارید وقتش رسیده که برای استحکام ناخن هایتان کلسیم بیشتری مصرف کنید و در کنار این موضوع برای یک مانیکور حرفه ای کمی پول خرج کنید. دست هایتان با کمی ماساژ شاداب تر می شود و وقتی به آنها نگاه می کنید، از داشتن ناخن های تمیز و مرتب بیشتر لذت می برید. بدین ترتیب اعتماد به نفس شما هم افزایش می یابد.

فیلم یا سریال کمدی ببینید

برای اینکه بعد از یک روز پر استرس کاری کمی بخندید و خستگی هایتان را فراموش کنید تماشای فیلم های کمدی پیشنهاد خوبی است. این پیشنهاد برای سلامت روحی و آرامش شما مزایای زیادی به همراه دارد.نتایج مطالعات پژوهشگران نشان می دهد تماشای فیلم های خنده داری که شما را آنقدر می خنداند که دل درد می گیرید، استرس هایتان را کاهش داده و سیستم ایمنی بدن را تقویت می کنند. علاوه بر این سیستم گردش خون شما بهبود یافته و فشار خون تان متعادل تر می شود. ضمن اینکه یک فیلم کمدی عالی می تواند حتی می تواند سطح قند خون شما را کاهش داده و به هضم غذا کمک کند.

روی صندلی های ماساژ بنشنید

لازم نیست حتما یکی از این صندلی ها را در خانه داشته باشید. در بسیاری از مراکز ورزشی و حتی مراکز خرید چنین صندلی هایی در دسترس هستند که با پرداخت مبلغی می توانید از آنها استفاده کنید. این صندلی ها یک راه سریع برای استفاده از خواص ماساژ هستند. اگر این صندلی ها را پیدا نکردید می توانید از اتاق ماساژ استخرها استفاده کنید تا به جای ماساژ مکانیکی، یک فرد حرفه ای شما را به خوبی ماساژ دهید. البته این راه هزینه و دردسر بیشتری دارد.به هرحال یک ماساژ خوب برای سلامت روحی شما مفید است.

برای خودتان گل بخرید

لازم نیست صبر کنید تا شاهزاده زندگی تان با اسب سفیدش سر برسد و برایتان گل بخرد. خودتان دست به جبیب شوید و این بار برای خودتان گل بخرید. گل ها را در گلدان زیبایی بچینید و از تماشای شان لذت ببرید. گل ها بخشی از طبیعت هستند که می توانند چند روزی مهمان تان باشند و شادی و طراوت را به خانه تان راه دهند. اگر تا به حال برای خودتان گل نخریده اید این پیشنهاد را حتما امتحان کنید.

به خودتان هدیه دهید

اگر احساس می کنید مدت هاست در حال کار و تلاش هستید و موفقیت های تازه ای بدست آوریده اید وقتش رسیده که برای خودتان هدیه بخرید و با کادویی کوچک خودتان را خوشحال کنید. ساعت، دستبند یا سایر زیورآلات هنری هدای خوبی هستند که می توانید برای خودتان در نظر بگیرید. شاید هم مدت هاست دلتان می خواسته چیزی داشته باشید و به دلیل مشغله فراوان آن را از خودتان دریغ می کردید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۱:۱۳
سحر روزبهانی

یکی از ملزومات و یارهای جدانشدنی در مراسم نامزدی، نقل و نبات و شیرینی است که به نشانه شیرینی زندگی مشترک، در فهرست پذیرایی میهمانان قرارمیگیرد. باقلوای ایرانی، صدرنشین تمام شیرینیهاست که از قدیم الایام به عنوان یک شیرینی مجلسی و گرانقیمت در جشنهای اعیانی برو و بیایی داشته است. روش پخت باقلوا در نقاط مختلف ایران با یکدیگر تفاوتهایی دارد. انواع ترکی، عربی، یزدی، خراسانی، در طعمهای نارگیلی، پسته، کاکائو، بادام و هل، نمونه های مشهور باقلوا میباشند. در پایان جشن نامزدی، باقلوا یکی از هدایای شیرین بدرقه قلمداد میشود که در کنار گیفت اصلی، توسط عروس و داماد، به میهمانان تقدیم میگردد. گاهی برای زیباتر شدن باقلوا، از ترکیب چند رنگ در آن استفاده میکنند و به آن رنگ و لعاب چشمگیری میبخشند. نوع چیدمان باقلوا در ظرف نیز بستگی به آداب منطقه و سلیقه قناد دارد.

البته این شیرینی تنها مختص ایران نیست و در کشور ترکیه، کشورهای آسیای میانه و قفقاز، برخی کشورهای عربی، یونان، قبرس و برخی مناطق روسیه نیز تهیه و به عنوان دسر یا در کنار چای عصرانه در مراسم و جشنها سِرو می شود.

تنوع هدایای نامزدی تا کجاست؟

دامنه تنوع گیفتهای نامزدی بسیار وسیع است، از انواع شمع و عطر و شکلات گرفته تا نقلهای یادبود و دفترچه های ممهور شده با تاریخ و اسم عروس و داماد، قاب عکس یادگاری و … . البته بعضی از عروس و دامادها هم هستند که از قرآن، کتابهای دعای جیبی یا سایر کتب مقدس در بسته بندی های زیبا به عنوان هدیه نامزدی استفاده میکنند.

آیینه‌ های کوچک تزیینی که با روبان و شکوفه‌ های ریز زیباتر شده‌اند، نیز از انتخابهای هوشمندانه زوجهای ایرانی برای تقدیم به میهمانانشان میباشد.

گلدانهای کوچک مصنوعی یا طبیعی نیز در سالهای اخیر، طرفداران خاص خود را در بین نامزدهای جوان پیدا نموده است. این گلدانها به راحتی از فروشگاههای گل قابل تهیه هستند و درصورتی که از نوع گیاهان آپارتمانی مقاوم باشند، میتوانند تا مدتها جلوه‌ ای زیبا از یک شب به یادماندنی باشند.

کیسه‌ های کوچک تزیینی پرشده با نقلهای رنگی یا یکرنگ و سکه های فانتزی، نیز از جمله هدایای نامزدی مرسوم است. این کیسه‌ ها در رنگها طرحهای متنوع، از پارچه های براق و حریرهای گلدار تهیه شده و با روبانهای ظریف، گره میخورند. از جعبه های کادویی نیز در این مورد استفاده میشود.

شاخه گلهای مصنوعی تزیینی که غالبا گلهای سرخ یا قلبهای فانتزی میباشند، نیز به عنوان گیفت نامزدی انتخاب میشود.

برخی از عروس و دامادها دوست دارند که  گیفت نامزدیشان نمادی از فرهنگ قومیت یا خاندان آنها باشد و بدین جهت از صنایع دستی مرتبط با منطقه آبا و اجدادیشان برای هدیه یادبود مراسمشان استفاده میکنند.

و با تمام این تفاصیل، گیفت نامزدی در ایران، امری ضروری نبوده و بستگی به میل و نظر عروس و داماد و وسع مالی آنها داشته و از مراسم، قابل حذف است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۲:۱۲
سحر روزبهانی

آشنایی با رفتارهای نامتداول در دوران نامزدی

قصد داریم در این نوشتار به برخی رفتارهای نامتداول و ریشه‌ ای در دوران نامزدی بپردازیم که بهتر است در موردشان تامل کنید.

افراد خسیس

خساست امری نسبی است نه مطلق! یعنی بستگی دارد من در چه محیطی بزرگ شده باشم و با چه کسانی دم‌خور بوده باشم که الان خرج کردن طرف به چشمم بیاید یا نیاید. دختری که در خانه‌ای بزرگ شده که کادوی قبولی دانشگاهش پژوی 206 بوده، بعید است وقتی نامزدش او را به رستوران‌های متوسط می‌برد احساس کند که او خوش‌خرج است! برای یک دختر از نظر مالی متوسط چنین نامزدی البته خوش‌خرج هم محسوب می‌شود.

افراد پارانوییدی

این دسته از افراد دچار شک و گمانهای نامحدودی هستند که آستانه آن از کمترین موضوعات تا اهم مسایل را میتواند دربرگیرد. ممکن است در درجه اول، مسئولیت پذیری و معتمد بودن نامزدتان صفات بسیار دلپذیر و حمایتگرانه ای به شمار آمده باشد. ولی مراقب باشید که همین صفات ممکن است حواشی خاصی مانند سوءظنها و کنترلگریهای خفقان آوری را نیز رقم بزنند. افراد مبتلا به این اختلال تقریباً همیشه منتظر آن‌ هستند که دیگران به طریقی آنها را استثمار کنند یا به آنها ضرر برسانند. حسادت بیمارگونه نیز جزیی از خصوصیات آنها به شمار میرود. به علت نا امنی روانی بیشتر گیرنده عاطفی هستند تا بخشنده!

افراد دغلباز

شاید مطالب بسیاری در مورد تشخیص دروغگوها در اینترنت یا کتابها خوانده باشید اما بازیگرهایی هستند که چنان به خوبی نقش بازی میکنند که علیرغم اطلاع از تمام الگوهای زبان بدن و غیره، باز هم تا زمانی که در طولانی مدت، رابطه نداشته باشید، نخواهید شناخت. اصولا دروغ، از ترسها و حقارتها سرچشمه میگیرد. ترس از دست دادن، ترس به اندازه کافی خوب نبودن، ترس از قضاوت دیگران، ترس از به خطر افتادن منافع و بسیاری از ترسهای دیگر موجب میشود که دروغ بگوییم. علت دروغگویی و خیانت اشخاص این است که آنها اغلب دارای عقده حقارت بوده و تمایلی ندارند تا شخصی که با او رابطه ای را برقرار می کنند در مورد آن چیزی بداند. گاهی نیز برای پیروزی در نبرد حقارت، دروغ میگوییم و به سرخوشی کوتاه ناشی از پیروزی، اکتفا میکنیم.

افراد لجباز و اهل قهر

قهر می تواند مثبت یا منفی باشد؛ مثبت است اگر از روی عشق ورزی باشد یا آنکه مانع تسلیم فرد در مقابل زورگویی های دیگران شده باشد. اما منفی و بسیار آسیب زاست اگر از روی لجبازی و عدم بخشش اتفاق افتاده باشد. افرادی که عادت به قهر دارند، عموما احتیاج به مطرح شدن، حل مشکلات و یا جلب توجه دارند و بسیاری از مواقع از نداشتن اعتماد به نفس رنج و توقعات بسیار، می برند. اما قهر، یکی از راههای خاموش و بسیار آسیب زننده است که عزت نفس طرف مقابل را نشانه میرود. افراد لجباز قهرو، معمولاً اهل احتیاط بوده و ترس و نگرانی های مخفی دارند. قهر، طرف مقابل را به ستوه می آورد بدون آنکه صدایی داشته و هزینه ای بردارد. گاهی قهر راه فرار از زیر بار مسئولیت است. این دسته از افراد با قهر مدتی مشکلات خود را حل می‌کنند. این ها با قهر احساس امنیت بیشتری دارند چون برای مدتی مجبور نیستند پاسخ گوی کارهای خود باشند.

افراد چشم چران

به خاطر دارم که در دوران دبیرستان یکی از دوستانم میگفت از دو مدل از مردان خوشش نمی آید، یکی مرد بد دل و یکی مرد بد چشم! البته بماند که چشم چرانی، زن و مرد ندارد اما بیشتر در مردان شایع است. در دوران نامزدی میتوانید به این امر پی ببرید اما مراقب باشید که حساسیت خود را با چشم چرانی وی اشتباه نگیرید. تفاوت بسیار عمیقی بین یک نگاه کردن ساده و آوردن یک نفر در دنیای خصوصی خود وجود دارد. اگر مردی در خیابان چشم چرانی می کند احتمال خیلی کمی وجود دارد که بخواهد به او نزدیک شود. به نظر اکثر مردان، نگاه کردن به زنان زیبا اصلاً به معنای بی احترامی به همسر یا نامزدشان نیست، آنها با این کار فقط هنر را تحسین می کنند و زنی که بخواهد بیش از حد نسبت به چنین چشم چرانی هایی حساسیت نشان دهد فقط همسرش را به نزدیک شدن به یکی از همین زنان تحریک می کند. اما چشم چرانی زنان ریشه های عمیقتری دارد و باید بیشتر بررسی شود.

افراد زورگو

گاهی افراد نیاز به یک قربانی دارند (شخصی که به نظر می رسد از جنبه ی فیزیکی یا احساسی ضعیف تر است یا به شکلی متفاوت رفتار می کند) تا احساس ارزشمندی کنند. گاهی نیز به آزار دیگران می پردازند، چون در کودکی و نوجوانی با آنها به همین ترتیب رفتار شده است.

افراد خودشیفته

این افراد خود را بدون دلیل بزرگ می‌پندارند که ممکن است به صورت رفتارهای بزرگ‌ منشانه هم تظاهر یابد. نسبت به ارزیابی دیگران از خود بسیار حساس هستند. اگر کسی از آنان انتقاد کند یا خرده بگیرد، احساس خشم، شرم و تحقیر می‌کنند. در مقابل، چون مورد تشویق و تحسین دیگران قرار گیرند، خوشحالی زایدالوصفی به آنان دست می‌دهد. قادر به ادراک عواطف و احساس خواسته و نیاز همسر خود نیستند. برای نمونه، اگر همسرشان به علت بیماری نتواند آنان را در میهمانی همراهی کند، بشدت آزرده و خشمگین می‌شوند و در واقع به همسر خود حتی حق بیمار شدن نمی‌دهند و حقیقت این است که از احساس حقارت و بی‌ارزشی و سطحی بودن در رنج هستند. در واقع خود را معتبر و محترم نمی‌دانند. از این‌ روست که درصدد جلب دائمی توجه و تحسین دیگران هستند تا بتوانند به خود بقبولانند که دیگران آنان را تأیید می‌کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۱:۱۱
سحر روزبهانی

انتخاب همسر مرحله حساسی در زندگی هر کدام از ما است. این که بفهمید یک نفر مناسب شما است یا نه، نیاز به تحقیق و مشاوره و بررسی زیادی دارد. شما نیاز دارید قبل از هر چیز خود را بشناسید و پس از آن طرف مقابل را بشناسید و دریابید چقدر به هم شبیه هستید.

شباهت یا تفاوت؟
این دقیقا مهم ترین مساله ای است که باید در انتخاب همسر در نظر داشته باشید. اگرچه تفاوت ها در ابتدای امر برای هر دو شما جذاب است اما آنچه باعث می شود شما در کنار هم بمانید، شباهت هایی است که به هم دارید. هر چه شباهت شما بیشتر باشد زندگی با دوام تری خواهید داشت. برای یک زندگی طولانی مدت به اندازه باقیمانده عمرتان، شما نیاز به شباهت ها دارید. وگرنه اگر فکر می کنید تا 20 سال دیگر حوصله تفاوت های همدیگر و سر و کله زدن به خاطر این تفاوت ها را دارید سخت در اشتباهید. 20 سال که هیچ. مطمئن باشید تا دو سال بعد، همه چیز برایتان عادی می شود و آن وقت تفاوت ها بیشتر توی چشم تان می آیند.

چطور تحقیق کنیم؟

برای شناخت طرف مقابل و فهمیدن میزان تناسب ها و تفاوت هایتان دو راه دارید.
1 – شناخت مستقیم :
چندین ساعت یا جندین جلسه با گفت گوی رو در رو می توانید درباره همه رفتارها، عادات, و اعتقادات طرف اطلاعات کسب کنید. با هم بیرون بروید، با خانواده یکدیگر صحبت کنید و به این ترتیب همدیگر را محک بزنید.

2 – شناخت غیر مستقیم :
نشانی و شماره تلفن چند تن از دوستان و آشنایان طرف را از خود او بگیرید. با آنها صحبت کنید و درباره رفتار اجتماعی، خانوادگی و خصوصیات مثبت و منفی شان بپرسید.

نگاهی به گذشته افراد
یکی دیگر از معیارهای که باید در ازدواج در نظر گرفت گذشته افراد است. یعنی باید مشابهت های بین شما با گذشته فردی که می خواهید با او ازدواج کنید داشته باشد. بسیاری از مردم می گویند که همسرم مرا درک نمی کند، درک زمانی صورت می گیرد که سرنوشت مشابهی داشته باشیم. مثلا بعضی ها در گذشته مورد محبت و دوستی قرار گرفته اند ولی بعضی ها اصلا مورد توجه نبوده. اگر این دو نفر ازدواج کنند چه اتفاقی می افتد؟ کسی که محبت ندیده تشنه محبت است و هیچ وقت سیراب نمی شود برعکس، کسی که همه چیز برایش مهیا بوده سیراب است و هیچ چیز چشمش را نمی گیرد پس بهترین حالت تعادل است.

شناخت خانواده ها
من خودش را انتخاب کرده ام، قرار نیست با خانواده اش زندگی کنم، او با خانواده اش فرق دارد… این ها جملاتی است که عاشق پیشه ها زیاد می گویند. بسیاری از دختر و پسرها فکر می کنند فکر می کنند که پدر و مادر خود یا همسرشان نقش مهمی در آینده شان نخواهد داشت، اما باید بدانند تا وقتی پدر و مادر زنده هستند، در زندگی مشترک آن ها موثر خواهد بود. و حتی زندگی مشترک می تواند سالیانی چند، از مرگ پدرها و مادرها متأثر باشد. همسر شما، حاصل تربیت همین پدر و مادر است و چه بخواهید و چه نه، چه مشخص باشد و چه نه، از سبک رفتاری و تربیتی آنها تاثیر گرفته. حتی اگر در ظاهر با آنها بسیار متفاوت باشد، اما شالوده شخصیتش توسط خانواده گذاشته شده. پس دقت در خانواده او می تواند به معنی کسب شناخت درباره روحیات همسر آینده تان باشد.

اهمیت مشاوره قبل از ازدواج
امروزه شمار روز افزون موارد طلاق موجب شده است تنا صاحب نظران به فکر پیدا کردن راه حل هایی باشند. زمینه های یک ازدواج موفق را فراهم سازند و مانع از افزایش طلاق شوند مشاوره قبل از ازدواج ابتدا در زمینه ی مسائل پزشکی و ژنتیکی و بعد در زمینه ها ی مسائل شخصی، روانی و روابط اجتماعی کاربرد دارد بعضی از کارکرد های مشاوره قبل از ازدواج عبارتند از :

  1. بررسی ملاکهای ازدواج سالم در مشاوره ی قبل از ازدواج
  2. بررسی آمادگی طرفین برای ازدواج
  3. ررسی تطابق و تناسب شخصیتی طرفین برای ازدواج

استخاره
بعضی از افراد برای تشخیص صلاح از فساد از استخاره استفاده می کنند. و چون حدود صحیح آن را نمی دانند به شیوه ی نادرست دست می زنند انسان موظف است در حل مسائل از نیروی عقل و تجربه ی دیگران بهره بجوید و چنانچه، با وجود به کارگیری مراحل یاد شده ابهام برطرف نشد می تواند با توسل قبلی به خداوند متعال برای رفع سرگشتگی استخاره کنند.

توکل به خدا
پشتوانه همه ی این مسائل گفته شده، توکل به خدای متعال و قادر مطلق است. در صورتی که نقاط مشترک، زیاد و نتایج تحقیقات انجام شده مثبت بود، با توکل بر خدا می توان ازدواج کرد.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۲:۱۹
سحر روزبهانی

ازدواج اگر در چهارچوب درستی نباشد، به جای اینکه آرامش‌دهنده باشد آرامش را برهم می‌زند و یا به جای اینکه با کسی رابطه صمیمانه‌ای پیدا کنیم، ممکن است همیشه با او زندگی کنیم، اما کاملا تنها باشیم. بنابراین، باید در زمان انتخاب همسر چند تناسب کلیدی را در نظر بگیرید که در صورت وجود نداشتن هر کدام از آنها، ازدواجتان با خطر از بین رفتن رو به رو می شود.

تناسب خانوادگی
شما در بستر خانواده تان شکل می‌گیرید. چهارچوب هر خانواده هم با خانواده دیگر فرق می‌کند؛ یعنی هر خانواده بسته به زمینه فرهنگی و تربیتی‌ای که دارد در فرد تأثیر متفاوتی می‌گذارد. تا جایی که جان واتسون- پدر روان‌شناسی- می‌گوید: پنجاه نوزاد به من بدهید و بگویید چه شخصیت‌هایی لازم دارید؛ دانشمند، پلیس، قاضی، دزد و… چه می‌خواهید؟! من مطابق سفارش شما بیست سال بعد این افراد را تحویل می‌دهم. در واقع او می‌خواهد بگوید که تربیت، نقش بسیار پررنگ‌تری از زمینه‌های دیگر مثل ژنتیک دارد.
اما با وجود نقش مهمی که خانواده در شکل‌گیری شخصیت فرد ایفا می‌کند، این مسئله در ازدواج های امروزی خیلی وقت ها با فرضیه «من قرار است با خودش زندگی کنم، نه خانواده اش!» نادیده گرفته می‌شود. گاهی حتی دختر و پسر، همدیگر را خارج از بسته خانوادگی می‌بینند. مثلا در دانشگاه با هم آشنا می‌شوند، در حالی که نمی‌دانند طرف مقابلشان محصول چه خانواده‌ای است!
اما وقتی کسی می‌گوید که ما از نظر خانوادگی به‌هم می‌خوریم، آیا به طور خاص، بستر فرهنگی و شیوه‌های تربیتی رایج در خانواده را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده‌است؟ گاهی دو نفر با هم ازدواج می‌کنند و از نظر فرهنگی و خانوادگی به هم شبیه هستند، اما شیوه‌های تربیتی آنها متفاوت است!
مثلا در خانواده پسر، زن جایگاه و ارزشی ندارد. مادر پسر،سی سال است که زندگی کرده ولی هیچ‌چیز متعلق به او نیست و وظیفه‌ای جز بچه داری و پخت و پز و رُفت و روب نداشته است. پسری که نگاهش به زن این‌گونه شکل گرفته اگر با دختری ازدواج ‌کند که در ساختار خانواده‌اش مادر محور بوده و تعیین تکلیف می‌کرده است در زندگی به مشکل برمی خورند. پس این دو، تناسب خانوادگی ندارند هرچند از نظر سطح تحصیلات و وضعیت مالی شبیه و در یک طبقه باشند.
اعتقادات و باورها، جنس محکمی دارند و به خاطر هیچ‌کس نمی‌آیند و بروند. اگردونفر که با هم ازدواج می‌کنند، این تناسب را ندارند، باید بدانند که اعتقادات تغییری نمی‌کند مگر براساس شناخت. به‌عنوان مثال، دختری به حجاب اعتقاد ندارد. پسری با او ازدواج می‌کند و می‌گوید به خاطر من حجاب بگذار. ممکن است دختر بپذیرد ولی اعتقادی به آن ندارد.

تناسب فرهنگی
فرهنگ یعنی بایدها و نبایدهایی که تعیین تکلیف می‌کند. فرهنگ به ما می‌گوید چه چیزی درست است و چه چیزی غلط؟‌ چه کاری باید انجام شود و چه کاری نباید صورت گیرد؟ از آنجا که فرهنگ‌ها با هم متفاوت هستند، بایدها و نبایدهای آنها نیز فرق می‌کند. به‌عنوان مثال، بایدها و نبایدها در فرهنگ آذری‌ها بسیار متفاوت‌تر از بایدها و نبایدهای فرهنگ شمالی‌هاست؛ حتی گاهی نباید یکی، باید دیگری است.
انسان در فرهنگ خود به طور ناخودآگاه احاطه شده است. از صبح که بیدار می‌شویم این فرهنگ ماست که می‌گوید چطور بیدار شویم و با خانواده چگونه رفتار کنیم، چطور حرف بزنیم و چگونه غذا بخوریم و… هیچ‌کاری نیست که به فرهنگ ارتباط نداشته باشد. بنابراین، لازم است که دختر و پسر از نظر فرهنگ اجتماعی به یکدیگر نزدیک باشند. فاصله‌های فرهنگی زیاد، زندگی این دو را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد.
حال اگر 2 نفر همه خصوصیات‌شان با هم همخوانی داشته باشد ولی تناسب فرهنگی نداشته باشند چگونه برخورد کنند؟ اینجاست که باید از فرهنگ یکدیگر آگاه شوند و آن را بپذیرند؛ این مهم است؛ نه اینکه آن را مسخره کرده و بگویند چه بیخود! اگر این آگاهی و پذیرش باشد، به گونه‌ای هم‌فرهنگ می‌شوند.

تناسب اعتقادی
اعتقادات و باورها، جنس محکمی دارند و به خاطر هیچ‌کس نمی‌آیند و بروند. اگردونفر که با هم ازدواج می‌کنند، این تناسب را ندارند، باید بدانند که اعتقادات تغییری نمی‌کند مگر براساس شناخت. به‌عنوان مثال، دختری به حجاب اعتقاد ندارد. پسری با او ازدواج می‌کند و می‌گوید به خاطر من حجاب بگذار. ممکن است دختر بپذیرد ولی اعتقادی به آن ندارد. حجابی که به خاطر پسر می‌آید، روزی که دختر خاطر پسر را نخواهد و کوچک‌ترین اختلافی پیش آید، برداشته می‌شود. عمل به دستورات دینی بدون پشتوانه اعتقاد فردی تقریبا غیرممکن است. اگر فردی بی‌اعتقاد است، باید ابتدا با مطالعه و تحقیق به اعتقاد محکمی برسد، نه اینکه به خاطر دیگری اعتقاد ظاهری پیدا کند.

تناسب اقتصادی- اجتماعی
طبقه اقتصادی- اجتماعی، یک نوع نگرش به زندگی ایجاد می‌کند. وقتی دونفر از لحاظ طبقه اقتصادی- اجتماعی با هم فاصله زیادی دارند، نگرش به زندگی و رفتارشان با هم متفاوت است. گاهی آدم‌هایی متعلق به طبقه اقتصادی- اجتماعی بالا نیستند ولی با فعالیت‌های اقتصادی- اجتماعی به این طبقه می‌رسند و صاحب خانه، ماشین و… می‌شوند. اما مردم در یک برخورد یا یک نگاه به آنها می‌گویند تازه به دوران رسیده! و این، نوع رفتار و نگرش آنهاست که مردم را متوجه این موضوع می‌کند.
طبقه اقتصادی- اجتماعی به انسان‌ها یک نگرش، رفتار و بینش به زندگی می‌دهد. بنابراین وقتی دونفر از دوطبقه اقتصادی- اجتماعی متفاوت ازدواج کنند، از نظر نوع نگاه به زندگی خیلی با هم فرق دارند و نگرش آنها به زندگی خیلی متفاوت است؛ به همین دلیل دچار مشکلات بسیار می‌شوند.

تناسب شخصیتی
هر انسانی شخصیت ویژه خود را دارد. اگر دو نفر که ازدواج می‌کنند، تفاوت‌های شخصیتی زیادی داشته باشند در رابطه خود دچار مشکلات زیادی می‌شوند. فرض کنید فردی از نظر شخصیتی برون‌گراست و راحت ابراز احساسات و عواطف می‌کند و بیشتر دوست دارد در جمع باشد؛ این فرد با کسی ازدواج می‌کند که انسانی درون‌گراست و ابراز احساسات برایش سخت است، حضور در جمع برایش خوشایند نیست و ارتباط برقرار کردن با افراد برایش دشوار است.
این دو در طولانی‌مدت دچار مشکل می‌شوند؛با هم هستند ولی احساس تنهایی می‌کنند. جالب اینجاست که در ابتدا به خاطر خصوصیات متضادی که دارند، خیلی جذب همدیگر می‌شوند ولی به تدریج از هم فاصله می‌گیرند چون با هم تناسب ندارند و نمی‌توانند نیازهای همدیگر را برآورده کنند.

تناسب تحصیلی
این تناسب هم نقش مؤثری دارد. اما چون تحصیلات اکتسابی است (یعنی اگر امروز نیست فردا می‌تواند باشد)، جزء مسائلی است که می‌گوییم اگر همه شرایط را دارند و بالقوه می‌توانند ادامه تحصیل دهند، در این ازدواج مشکلی پیش نمی‌آید.
اگر دختر فوق‌لیسانس و پسر لیسانس است، اشکالی ندارد ولی اصولا بهتر است که هر دو هم‌سطح باشند. گاهی دو نفر از مقطع لیسانس با هم آشنا می‌شوند و ازدواج می‌کنند. پسر دکترا می‌گیرد ولی دختر در همان مقطع مانده است. کم‌کم از هم فاصله می‌گیرند و فضای فکری آنها بسیار متفاوت می‌شود. این تغییر در جایگاه ها می تواند زنگ خطری برای زندگی آنها باشد!

رضایت والدین
این جا دیگر بحثی از تناسب های شما و همسرتان نیست و ماجرا مربوط به تناسب عروس و داماد با خانواده ها می شود! از آنجا که عدم رضایت والدین تا سال‌های بسیار طولانی و حتی تا آخر زندگی تأثیر خود را دارد، خوب است که دو نفری که می‌خواهند ازدواج کنند، حتما خانواده‌هایشان راضی باشند و اگر نیستند باید آنها را متقاعد کرد. باید دلایل مخالفت را دانست چرا که اغلب تجربه آنها باعث می‌شود که دلایل درستی را مطرح کنند و نباید عدم رضایت را سرسری گرفت و باز هم اگر برخلاف همه تلاش‌ها راضی نشدند، بهتر است تا گرفتن رضایت صبر کنند یا به ازدواج دیگری فکرکنند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۲:۱۸
سحر روزبهانی

بعد از هر وعده غذایی میزان لیپیدها و تری گلیسیریدها (نوعی چربی یافت شده در جریان خون) افزایش می یابند. این چربی ها موجب سفتی عروق خون و در نهایت منجر به بیماری قلبی-عروقی می شوند.

یافته ها نشان داد مردان سالمی که همراه با وعده غذایی پرچرب خود در حدود ۳۰ گرم بادام زمینی می خوردند افزایش لیپیدها در جریان خون شان بسیار کُند خواهد بود. همچنین میزان کاهش تری گلیسیرید بعد از مصرف بادام زمینی همراه با وعده غذایی ۳۲ درصد کاهش می یابد.

پنی کریس اترتون، استاد دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا، در این باره می گوید: «معمولا زمانیکه چیزی می خوریم، رگ های بدن در طول مدت بعد از غذا کمی سفت تر می شوند اما ما متوجه شده ایم که اگر همراه وعده غذایی بادام زمینی خورده شود می تواند از این واکنش سفت شدن عروق پیشگیری کند.»

به مرور زمان واکنش سفت شدگی عروق منجر به محدودشدن جریان خون در سراسر بدن شده و قلب سخت تر کار می کند و در نهایت می تواند منجر به نارسایی قلبی شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۷:۲۲
سحر روزبهانی

در زمان ازدواج گاهی دچار اشتباهاتی می شویم که روحمان هم از آنها خبر ندارد! اگر شما هم درباره ازدواجتان این طور فکر می کنید هر چه زودتر یک تجدید نظر اساسی درباره دیدگاه هایتان داشته باشید.

تصورات غلط و افراطی
انتخاب همسر دست ما نیست، هر چه خدا بخواهد همان خواهد شد.
معیارگذاری برای انتخاب همسر باعث وسواسی شدن من می شود؛ بهتر است در ازدواج فقط به قلب خود نگاه کنم.
مشاوره و مطالعه، همگی دکان و محل درآمد است. در ازدواج فقط دل مهم است و عشقی که به وجود می اید. اگر بساز و صبور باشی، ایرادات همسرت برطرف خواهد شد.
در هنگام انتخاب باید دقیقاً به معیارها توجّه کنم و عاقلانه تصمیم بگیرم. نباید نگران دلم باشم، همیشه گفته اند عشق بعد از ازدواج خود به خود به وجود می آید.
تنها مشاور و معرّف برای انسان، عقل و احساس خود انسان است.

چه کسی می تواند بهتر از من شرایط من را درک کند؟
استخاره، مشورت با خداست و بسیار بهتر از عقل ناقص و علم و تجربه ی محدود مشاور کارآیی دارد.
من در ازدواج یک مشاور و معرّف خوب دارم؛ ریش و قیچی را دست او داده ام.
این دختر و پسر از کودکی قسمت هم بوده اند.
این دختر فرزند فلان عالم دینی است، پس حتماً برای من مناسب است.
پسر من دانشگاهی است، با دختر حوزوی نمی تواند بسازد.
در انتخاب نباید سختگیری کنید، بعد از ازدواج همه تغییر می کنند.
پسرت خیلی شر است زنش بده، آدم می شود.

شما ازدواج کنید، بعدا کم کم همسرت را تغییر می دهی می شود همانی که دوست داری!
در انتخاب، عقل باید حرف اول را بزند و در انتها قلب امضا کند. بعد از آن که معیارهای مهم را شناختیم و کفویت ها و حساسیت های مهم را عاقلانه در فرد مورد نظر چک کردیم و در تمام مراحل عاقلانه از مشورت استفاده کردیم، اگر این مراحل تمام شد، حال دختر و پسر باید به قلب خود رجوع کنند ببیند آیا همدیگر را می پسندند یا نه؟
امام صادق علیه السلام فرمودند: ببین جان خودت را پیش چه کسی قرار می دهی و ببین چه کسی را در مالت شریک می کنی و ببین چه کسی را به دین و اسرار خود مطلع می کنی. همین حدیث کافی است تا چشمتان را باز کنید و ببینید که در ازدواج و انتخاب مختار هستید اما نه کاملاً؛ یعنی سرونوشت ما، هزاران انتخاب جلوی روی ما گذاشته است و ما خارج از این سرنوشت، به سایر انتخاب ها دسترسی نداریم؛ مثلاً نمی توانیم با دختری از زمان آینده یا گذشته ازدواج کنیم ولی در بین هزاران انتخاب این عقل و مشورت و سابقه ی گذشته است که انتخاب بهینه را ممکن می سازد و در هر صورت انتخاب ما جزء سرنوشت ما خواهند بود.
پس از تشخیص معیارها، قدم بعدی اولویت بندی آن هاست. نسبت به معیارهای تقوا، اخلاق، اصالت خانوادگی، سلامت و کفویت اصلاً کوتاه نیایید. این معیارها هر کدام حالت وتو کننده دارند.

در مورد کفویت هم نباید کوتاه آمد، ولی باید دقّت کنید بسیاری از صفاتی که شما برای خود در نظر می گیرید و دوست دارید در همسرتان نیز مشترک باشد، اصلاً مهم نیست. برای مثال، علاقه داشتن یا نداشتن به یک غذا، یا بسیاری از عیوب و حساسیت های طرفین قابل برطرف شدن است. در این دسته از صفات باید کل نگر بود نه جزء نگر. کل انگاری یعنی در شناخت افراد باید از کل به جزء رسید. کل معرّف جزءهاست. یادتان باشد بعد از ازدواج امکان هر تغییری وجود دارد به جز اشکالات مبنایی.

انتخاب دلی یا عقلی؟
در انتخاب، عقل باید حرف اول را بزند و در انتها قلب امضا کند. بعد از آن که معیارهای مهم را شناختیم و کفویت ها و حساسیت های مهم را عاقلانه در فرد مورد نظر چک کردیم و در تمام مراحل عاقلانه از مشورت استفاده کردیم، اگر این مراحل تمام شد، حال دختر و پسر باید به قلب خود رجوع کنند ببیند آیا همدیگر را می پسندند یا نه؟
اگر قلب در ابتدای کار، گرایش پیدا کرد عقل از اعتبار می افتد و انسان عیوب را نمی بیند با توجّه نمی کند. عقل به تنهایی کافی نیست.
آخر کار، پسندیدن قلب مهم است. یک عمر زندگی است! البته منظور از پسندیدن قلب، پسندیدن است نه شیفتگی و عشق.

توکّل های اشتباهی
خیلی ها کوتاهی و کم توجهی خود در مرحله ازدواج را «توکل» تعبیر می کنند. مثلا می گویند: خانواده ی دختر در شهر دوری هستند، چطور از اینجا بکوبم بروم آنجا؟ توکّل به خدا. انشالله خیر است! یا خانواده اش خوب نیستند؛ اما خودش جوان خوبی است. توکّل به خدا!
عده ای هم این طور معتقدند که توکل و توسّل خرافات است؛ تا عقل و مشورت هست چه جای خرافات؟!
در واقع معنای توکّل در ازدواج این است که خدای من تمام ابزارهای مشروعی که برایم قرار داده ای، مثل تفکر، مشورت، تحقیق، سؤال و جواب های خواستگاری و غیره را بکار می بندم ولی برای هیچ کدام اصالت قائل نمی شوم؛ یعنی تمام تلاش خود را انجام دهید اما از خداوند بخواهید همسر خوب و ازدواج سالمی را برایتان در نظر بگیرد؛ چون ممکن است در تحقیقی یا غیره، اشتباه کرده باشم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۲:۱۶
سحر روزبهانی