عروس برتر

۲۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عروس برتر» ثبت شده است

وند دل سپردن و عاشق شدن شبیه مدرسه ای است که باید وارد آن شده و اطلاعات کافی کسب کرده و در نهایت از آن فارغ التحصیل شوید. زندگی زناشویی نیازمند پیش نیازهایی است که از راه شناخت و آگاهی بدست می آیند.
به عنوان یک گام اساسی در ازدواج بهتر است بدانیم که قرار است در ازدواج چه اتفاقی بیفتد و باید دارای چه شرایطی باشیم تا بتوانیم خود را در موقعیت ازدواج بدانیم.

ازدواج چیست؟
شاید در ابتدا این سوال که « ازدواج چیست» به نظر خنده دار بیاید. اما بدلیل نداشتن جواب دقیق این سوال بسیاری از ازدواج ها دچار آفت شده و به جدایی منجر می شوند.
ازدواج پیوندی است بین دو نفر که قرار است با علایق، سلیقه ها و خصوصیات شخصی و خُلقی که دارند زندگی خود را به اشتراک گذاشته و در نهایت، سازگاری، آرامش و بالندگی را به یکدیگر هدیه دهند. این تعریف اگر چه ساده بنظر می رسد اما عمل به آن و فراهم کردن اصولی که در آن بیان شده مسئولیتی است بر دوش هر دو طرف زوجین که هم ایجاب می کند برای عمل به آن تا حد ممکن با آگاهی و مهارت در این راه قدم برداشته و آمادگی لازم برای تحقق آن کسب شود.

مقدمات ازدواج

*تکامل یکدیگر
در زندگی مشترک بنا بر این است که همه چیز مشترک باشد و هیچ نوع من و تویی وجود نداشته باشد. هر یک از زن و مرد باید تماما در یکدیگر ذوب شده و محو همسر خود شوند. در ازدواج باید خود را فراموش کرد و در دیگری خلاصه شد. پا گذاشتن روی شخصیت خود و بها دادن به طرف مقابل، در حقیقت نوعی کتمان وجود و هستی خود با تمام ابعاد یک انسان است. در این ذوب شدن است که خوشبختی رقم می خورد، زن و مرد مکمل هم هستند و این کمال در ابتدا در احترام به خود سپس به طرف مقابل معنا می شود. زن در کنار مرد و مرد در کنار زن به خوشبختی خواهند رسید.
اما برخی از زوجین این تکامل و ذوب شدن در یکدیگر را نادیده می گیرند و تنها و تنها خود را می بینند و اصلا توان دیدن تفاوت ها و مخالفت ها و خصوصیات فردی طرف مقابل را ندارند و می خواهند که همسرشان مطابق میل او رفتار کند، لباس بپوشد، سخن بگوید و … این افراد آنچه برایشان مهم است رسیدن به آرامش خود، آن هم با ارضاء حس خودخواهی بدون توجه به نیازهای دیگری است.

در هر دو حالت افراط و تفریطی وجود دارد که زن و شوهر را از مرکز دایره خوشبختی دور می کند. بودن در کنار یکدیگر، پذیرفتن تفاوت های دیگری و نقش مکملی و احترام به این تفاوت ها مواردی است که باید با اعتقاد کامل به چشم یک پیش نیاز واقعی برای ازدواج مورد توجه قرار گیرد.

*داشتن استقلال
یکی از مهمترین ثمرات ازدواج خارج شدن از وابستگی به خانواده است و روی پای خود ایستادن و مستقل شدن در رفتار و گفتار و بالاتر از همه مستقل شدن در امور اقتصادی و تصمیم گیری های زندگی! بی شک تا دختر یا پسری جرأت استقلال و زندگی جدید را پیدا نکرده باشند نباید به ازدواج فکر کنند. استقلال مالی برای مردان، عاطفی و پشتیبانی از موارد مهم در این پیش نیاز است. بالاخره یک جایی باید دختر دل از وابستگی عاطفه پدری یا مادری بِکند تا به همسر خود معطوف شود و یک پسر هم همین طور. سازگاری با شرایط جدید زندگی، نیاز به استقلال دارد و این استقلال روانی باید قبل از ازدواج صورت گیرد.

*شناخت دقیق از خود
بهترین شرایط در ازدواج وقتی فراهم می آید که هر یک از زوجین خود را خیلی خوب قبل از زندگی مشترک بشناسد. بهتر است قبل از ورود به زندگی مشترک بدانید چه نقاط قوت یا ضعفی دارید و با کار کردن روی آنها در صدد اصلاح یا تقویت آنها برآیید. به قول معروف پیش گیری بهتر از درمان است. در حقیقت وقتی بدانید فرد وابسته ای به مادر یا پدر یا حتی خواهر و برادر خود هستید؛ می توانید قبل از ازدواج برای رفع آن اقدام کرده و سپس با استقلال فکری و روانی و عاطفی اقدام به خواستگاری کنید.

* آنچه مسلم است
هر زندگی به موازات شادی هایش ؛ غصه دارد، لذت دارد،درد دارد و هزاران بالا و پایین که می شود با همسر خود به سلامت و سعادت از همه آنها استفاده بهینه کرد و خوشبخت شد، حتی از غصه ها و رنج هایش! آنچه مسلم است زندگی فقط آن فضای رمانتیک شعر ها و فیلم های سینمایی نیست که مشکل و غصه در آن جایی ندارد لذا با فکر یک زندگی خیالی و سریالی وارد جلسه خواستگاری نشوید!
با خود مرور کنید که شادی امری است درونی که اگر همه زندگیتان هم سر جای خودش باشد اما درونتان معنی شادی را نداند خوشی از زندگیتان رخ بر می بندد و اگر زندگیتان پر از مشکل باشد و شما بلد باشید شادی کنید قطعا زندگی شادی را با خوشبختی واقعی تجربه خواهید کرد.

* زندگی ما
با خود تمرین کنید تا اگر مبتلا به فردیت هستید؛ این خصیصه را اصلاح کنید. افرادی که مبتلا به فردیت هستند ، قادر به تقسیم شادی، غصه و از همه بالاتر زندگی خود نیستند. با احترام به حریم خصوصی انسان ها باید این نکته را متذکر شویم که زن و شوهر محرم اسرار، شریک زندگی هم و مکمل خوشی و ناخوشی یکدیگر هستند. بنابراین دیوار کشیدن بین خود و همسر یعنی محقق نشدن اصلی ترین هدف ازدواج!
مفاهیم و اصول زیادی هستند که افراد قبل از ازدواج بهتر است آنها را شناخته و به آنها توجه کنند. پیش نیازهای تشکیل یک زندگی خوب و مناسب خیلی خیلی بیشتر از مواردی است که در این مقال بیان شد. اما هر زندگی شرایط خاص خود را دارد و هر فردی خصوصیات خاص خود را لذا شما باید خود به دنبال آنچه پیش نیاز اساسی و اصلی زندگی تان است بروید و با آگاهی و شناخت کافی وارد زندگی مشترک شوید. شما هستید که می خواهید ازدواج کنید و مهم ترین اتفاق زندگیتان را رقم بزنید پس امیدوار باشید و تلاش کنید تا زندگی خوبی برای خود بسازید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۲:۱۱
سحر روزبهانی

در خانواده های ایرانی ازدواج نمی تواند بدون رضایت خانواده انجام شود. در واقع ازدواجی که با مخالفت خانواده باشد درست شبیه به بنایی است که روی شن ساخته باشید و هر زمان امکان فرو ریختن آن وجود دارد.


درباره ازدواج، شاید نتوانید رضایت صد در صدی والدینتان را کسب کنید اما حداقل باید یک رضایت نسبی وجود داشته باشد. خانواده ایرانی شباهتی به خانواده های غربی ندارد. هر چند در جوامع غربی هم رضایت والدین اهمیت دارد، به دلیل روحیه فردگرایی خیلی در مسائل یکدیگر دخالت نمی کنند. در ایران خانواده ها گسترده هستند و در واقع فرد با یک ایل و تبار ازدواج می کند، بنابراین اگر بخواهد بدون نظر والدین همسری داشته باشد مشکلاتی برایش ایجاد می شود.
دختر یا پسری که بدون رضایت والدین همسر وارد خانواده ای می شوند، متاسفانه از نظر آن خانواده مطرود هستند. عروس ها زیر نگاه تند و تیز مادر شوهر و خواهر شوهر قرار دارند و ممکن است نگاه تحقیر آمیزی به داماد شود.

صبر کنید تا پدر و مادر از فضای عاطفی و هیجانی خود بیرون بیایند چون در فضای هیجانی آدم ها نمی توانند خوب به مسئله نگاه کنند و تصمیم بگیرند.
وقتی زوج ها بدون رضایت والدین وارد زندگی مشترک می شوند مشکلی برای شان پیش می آید که به آن «پیله زناشویی» می گویند. در این حالت زوجین از هیچ حمایتی برخوردار نیستند و اگر مشکلات اقتصادی و عاطفی برایشان پیش بیاید نمی توانند به فکر کمک خانواده ها باشند. زن و شوهر باید همه مشکلات اقتصادی و اجتماعی را خودشان حل کنند.
حتی ممکن است در دعواها و اختلافات به هم بگویند من به خاطر تو از خانواده ام گذشتم. به دلیل این که افراد به مرور زمان حمایت ها را از دست می دهند آستانه تحمل شان پایین می آید و ممکن است این تنش ها منجربه جدایی شود. با این حساب، برای جلب رضایت والدین در ازدواج چه کار باید کرد؟

بگذارید ببینند
اگر می دانید امکان صحبت با والدینتان وجود دارد، با آنها مشورت کنید. با لجبازی و قهر کاری پیش نمی رود. بهتر است درباره شخص مورد نظرتان به والدین اطلاعاتی دهید و آنان را تشویق کنید که فرد را ببینند. دیده ها با شنیده ها متفاوت است. ممکن است از فردی یک تصور کلی وجود داشته باشد اما زمانی که او را می بینند شرایط متفاوت می شود.

واسطه انتخاب کنید
در صورتی که می دانید بزرگتری در فامیل وجود دارد که به والدین نزدیک است و پدر و مادر به نظراتش اهمیت می دهند، می توانید از نظر مشورتی او کمک بگیرید. در غیر این صورت توصیه می شود نزد مشاور بروید.

دلایل منطقی را بپذیرید
بعضی وقت ها خانواده ها به عمد با انتخاب فرزندشان مخالفت نمی کنند و نظرشان منطقی است. اگر والدین ایراداتی می بینند شرایطی را به وجود آورند که جوان خودش این موضوع را حس کند. واقعیت این است که آدم ها از افراد غریبه بیشتر حرف شنوی دارند. مهم است که خانواده بدون غرض ورزی مخالفت شان را ابراز کنند. ابتدا فرد مورد نظر را بشناسند سپس با دلایل منطقی مخالفت شان را اعلام کنند.

دغدغه والدین را نادیده نگیرید
وقتی زوج ها بدون رضایت والدین وارد زندگی مشترک می شوند، مشکلی برای شان پیش می آید که به آن «پیله زناشویی» می گویند
آمادگی خانواده برای ازدواج هر فرزندی در چندین بعد قابل بررسی است. به طور مثال باورهای خانواده اهمیت دارد. در بعضی خانواده ها ترتیب سنی بچه ها اصلی ترین ملاک برای ازدواج آن هاست و هیچ گاه فرزند کوچک تر نمی تواند از فرزند بزرگ تر زودتر ازدواج کند. شرایط اقتصادی خانواده برای ازدواج فرزندشان هم شامل آمادگی خانواده محسوب می شود. وقتی خانواده به هر دلیل منطقی آمادگی لازم برای عروس کردن دختر یا داماد کردن پسر را ندارد، فرزندان نباید با نادیده گرفتن دغدغه های والدین برای ازدواج در یک زمان خاص اصرار کنند.

صبر کنید
زمانی که پدر و مادر به هیچ وجه راضی نمی شوند و به عبارتی اصلا حاضر نیستند، حرف های شما را بشنوند یا طرف مقابل را ببینند. باید بدانید که الان زمان قانع کردن پدر و مادر نیست. شما باید صبر کنید تا پدر و مادر از فضای عاطفی و هیجانی خود بیرون بیایند چون در فضای هیجانی آدم ها نمی توانند خوب به مسئله نگاه کنند و تصمیم بگیرند، بنابراین دختر و پسر باید با درایت، صبر کنند تا زمان مناسب برای حرف زدن فرا برسد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۲:۱۰
سحر روزبهانی

وقتی دو نفر با هم ازدواج می کنند در واقع گستره ی وسیعی از ارتباطات اجتماعی را تشکیل می دهند. بخش عمده ای از این روابط بین زن و شوهر و سپس اقوام و دوستان و آشنایان و بخشی هم به ارتباطات خانواده های زن و شوهر برمی گردد که پس از شروع زندگی مشترک خود به خود به هم گره خورده اند. در این میان رابطه عروس با خانواده شوهر و داماد با خانواده زن در فرهنگ ما اهمیت ویژه ای دارد. طبیعی است که عضو جدید در هر خانواده باید پذیرفته شود. اما گاه پیش می آید که به دلایل مختلف، خانواده ها وجوه مشترک کمی با یکدیگر دارند.

عروس و داماد

این جاست که پذیرش عروس یا داماد جدید با دشواری رو به رو می شود و ممکن است سرمنشاء اختلاف های جدی و درگیری های خانوادگی شود. از این رو طبیعی است که انتخاب صحیح همسر و توجه به طبقه اجتماعی و مشترکات بین خانواده در کاهش اختلافات احتمالی نقش اساسی دارد.

آنچه در این راستا بیشتر تنش ایجاد میکند این است که اصولا والدین و اعضای خانواده در تمامی طبقات اجتماعی جامعه به طور ناخودآگاه به دخترانشان می‌آموزند که وقتی به خانه بخت رفتند مواظب خواهر شوهر و مادرشوهر خود باشند و از آنها کم نیاورند. به این ترتیب آنها را با یک سپر دفاعی به خانه بخت می‌فرستند. گویی او مجبور است در مقابل خانواده همسر همواره جبهه گیری کند. در حالی که هرگز به پسرشان که قرار است ازدواج کند چنین توصیه هایی نمی کنند. به عبارت دیگر از آن جا که توجه به مردان در خانواده های ایرانی بیش از زنان است کمتر دامادی با خانواده همسرش دچار مشکل می شود، اما رابطه عروس و مادرشوهر اغلب با کوچک ترین سوءتفاهمی دستخوش تغییر شده و اختلافات بالا می گیرد. از طرف دیگر نداشتن مهارت های برقراری ارتباط، کم سن و سال بودن و نداشتن مهارت حل مسئله باعث می شود کوچک ترین مشکل زوج جوان در ابتدای زندگی با کشیده شدن به خانواده های طرفین به یک معضل بزرگ تبدیل شود.

بنابراین بهتر است عروس و داماد جوان برای پرهیز از به وجود آمدن تنش بین خود و خانواده ها به برخی نکات توجه کنند.

احترام رکن اصلی: احترام گذاشتن به خانواده همسر یکی از نکات بسیار مهم و کلیدی است. رابطه ای که در آن احترام حاکم باشد هرگز به  تنش و دعوا و درگیری متمایل نمی شود. طرفین باید سعی کنند از رفتارهایی که حساسیت فرد مقابل را برمی انگیزد، خودداری کنند. عروس خانم و آقا داماد باید سعی کنند با ذکاوت و تیزبینی خود این موارد را بدون این که از زبان همسر بشنوند شناسایی و با رعایت آنها و جلب احترام، از بروز تنشها جلوگیری نمایند.

دست پر به منزل پدر و مادر همسرتان بروید: گرفتن دو شاخه گل یا یک بسته شکلات هزینه چندانی در بر ندارد، اما با این کار شما بطور  غیرمستقیم به آنها می‌گویید که دوستشان دارید و برایشان ارزش قائلید. حتی می‌توانید از شیرینی‌ها یا مرباهایی که خودتان درست کرده‌اید برای آنها ببرید. این کار تأثیر زیادی در جلب محبت طرفین نسبت به یکدیگر دارد.

احترام به همسرتان در هنگام حضور والدینش: در حضور پدر و مادر همسرتان سعی کنید با احترام بیشتری با یکدیگر رفتار کنید. همسرتان را  با پیشوند «آقا» یا «خانم» صدا بزنید. پدر و مادرها وقتی خیالشان راحت شود که احترام فرزندشان پا برجاست تا حد زیادی از مقاومتشان در برابر رفتارهای شخصی که به تازگی وارد خانواده شان شده کمتر خواهد شد و سریع‌تر با او صمیمت پیدا می کنند.

هر کسی خودش پاسخ خانواده خودش را بدهد: هر فرزندی محبوب پدر و مادر خویش است و والدین با خوشی فرزندشان شاد می‌شوند و از  ناراحتی‌هایش غمگین. تجربه ثابت کرده که والدین با خواسته‌های فرزندانشان خیلی سریع‌تر کنار می‌آیند تا اینکه شخص دیگری غیر از فرزندشان خواسته‌ای مطرح کند. به عنوان مثال اگر پدر و مادرشوهرتان از سفر ناگهانی‌ای که می‌خواهید آخر هفته بروید انتقاد می‌کنند، بگذارید همسرتان پاسخگوی آنها باشد. اگر همسرتان در یک جمله به آنها بگوید : «به علت خستگی از کارم به یک سفر کوتاه در آخر هفته احتیاج دارم.» بی شک آنها هم موافقت خود را اعلام خواهند کرد و چه بسا مشوق شما برای این سفر باشند.

اما ممکن است هرچقدر شما که عروس خانواده هستید برای رفتن به این سفر دلیل بیاورید؛ آنها نپذیرند و گمان کنند «طفلک پسرشان همین دو روز آخر هفته را فرصت داشته برای استراحت که آن هم از سوی شما غصب شده است.»
برای رفت و آمدتان به منزل والدین همسر برنامه‌ریزی داشته باشید: بعد از ازدواج بهترین گزینه در تعاملات همسران با والدین، برنامه‌ریزی  است. با هماهنگی به منزل آنها بروید و به قول معروف از لنگر انداختن در منزل والدین خودداری کنید. به عنوان مثال برنامه بگذارید که هفته‌ای دو بار یا یک بار به دیدن آنها بروید نه اینکه هر روز یا یک روز در میان در بازه‌های طولانی ظهر تا شب آنجا باشید.

اختلاف نظرهای همسرانه‌مان را به والدین نگوییم: در زندگی زیر یک سقف ممکن است روزهایی باشد که با همسرمان دچار اختلاف سلیقه  بشویم. نیازی نیست به محض بروز چنین مشکلی، آن را را با پدر و مادر در میان بگذارید. آنچه که بین زن و شوهر رخ می‌دهد، گذراست و آنها با پشت سر گذاشتن این مرحله از مشکل بوجود آمده عبور می‌کنند، اما والدین همسر هیچ‌گاه این تناقض‌ها برایشان حل نخواهد شد و همیشه در گوشه ذهنشان اینطور نقش خواهد بست که فرزند ما زندگی خوبی ندارد.

مشورت با والدین همسر: اگر قصد انجام کاری را دارید که بعدها به اطلاع خانواده همسر خواهد رسید و از طرفی نیاز به مشورت هم دارد، سعی  کنید با والدین همسرتان هم مشورت کنید؛ حتی اگر به پیشنهاد آنها عمل نمی‌کنید. مشورت خواستن یعنی اهمیت دادن به آنها. شاید هم روزی راه حل خیلی خوبی به شما پیش‌نهاد کنند.

احساس خانواده همسرمان را نسبت به او بپذیریم: طبیعی است که والدین همسر ما و مخصوصاً مادرهمسرمان نسبت به او احساس عاطفی  داشته باشند، لذا بایستی به این مسئله احترام بگذاریم و حتی مشوق او برای استحکام ارتباط با خانواده‌اش باشیم. این روحیه به مرور زمان باعث افزایش محبت بستگان همسرتان نسبت به شما می‌شود.

به همسرمان در رفتار با والدینش آزادی عمل بدهیم: علاوه بر تعهدی که زوجین در برابر یکدیگر دارند، با رفتن به زیر یک سقف نیز باید  بپذیرند که هر کدامشان در برابر خانواده و پدر و مادرش هم تعهدی دارد. پس اگر همسر شما نسبت به شما برخوردی شایسته دارد، اجازه بدهید آزادانه آنچه را دوست دارد برای والدین‌اش انجام بدهد. در واقع هرچقدر به همسرمان آزادی عمل بیشتری بدهیم، خودمان هم آزادی عمل بیشتری خواهیم داشت. از تنگ‌نظری و خودخواهی‌هایی که دامن‌گیر خود شما هم می‌شود بپرهیزید.

رعایت انصاف و عدالت در برخورد با والدین خود و والدین همسر: اگر شما باید هر روز با مادرتان تلفنی صحبت کنید و حالش را بپرسید، چه  اشکالی دارد که هر روز به مادر همسرتان هم تلفن بزنید و مختصر و مفید حالش را بپرسید؟ یا اینکه همسرتان را هم تشویق کنید که هر روز به مادرش تلفن بزند و از طرف شما هم جویای حالشان باشد.

سعی کنید در زندگی‌تان اگر نسبت به مادر خودتان متعهد هستید لااقل نیمی از آن تعهد را در قبال مادر همسرتان هم لازم‌الاجرا بدانید. مطمئن باشید که با اجرای انصاف و عدالت در برخوردتان نه تنها روابط شما با خانواده همسر تیره نخواهد شد، بلکه آنها متوجه این مهربانی شما شده و واکنش‌های مثبتشان را در آینده خواهید دید.

مقایسه نکنید: لطفاً پدر و مادر همسرتان را با پدر و مادر خودتان مقایسه نکنید و پیش روی آنها از پدر و مادر خودتان تعریف نکنید. گرچه به  طور معمول و البته متأسفانه از پدر و مادر همسر به خوبی یاد نمی‌شود، ولی آنها بیشتر اوقات انسان‌های خوبی هستند. به هر حال همین‌ پدر و مادر همسرتان هستند که همسر شما را بزرگ کرده‌اند و به جایی رسانده‌اند که شما تصمیم گرفته‌اید تا آخر عمر در کنارش زندگی کنید و تکیه گاه شما شده است. آنها دیگر خانواده شما هستند و باید آنها را همان‌طور که هستند بپذیرید. همه چیز روال طبیعی خودش را دارد؛ فقط کافی است که شما عینک بدبینی و روحیه سختگیری تان در زندگی را کنار بگذارید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۲:۰۸
سحر روزبهانی